چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
به خوبی درک میکنیم که در سالهای پایانی تحصیل در دبیرستان، چه فشار سنگینی روی ذهن و اعصابِ شما به عنوان دانشآموزان کلاسهای دهم تا دوازدهم، وارد میشه! این فشار بیشتر از همه به دلیلِ دغدغۀ شما درباره «فردا»ست. همهمون میدونیم که آینده اهمیت داره چون زندگیمون در تمام عمر به اون مربوط میشه و همه خبر داریم که یک موضوعِ خیلی حساس و تعیین کننده برای آینده، «شغل» و حرفهایه که واردش خواهیم شد. تا اینجای قضیه مسئله پیچیدهای وجود نداره. مسئله از اونجا شروع میشه که نمیدونیم باید چه شغلی رو انتخاب کنیم که برای ما بهترین باشه: امنیتِ شغلیِ بالا؛ درآمد خوب؛ جایگاه اجتماعی مطلوب؛ داشتنِ فرصت اشتغالِ بینالمللی؛ و بقیه شاخصهایی که معمولاً شما بهش فکر میکنین.
یک راه معمول اینه که کارها رو به کلاسهای کنکور، مشاور مدرسه، پدر و مادر، و یا به دوستان و آشنایان واگذار کنین: راه دیگه اینه که ببینیم داستان چیه و شما این وسط چی کارهاین؟ ما در «پردیس توسعه انسانی» شکّی نداریم که همه کارۀ این ماجرا شمایید اما شک داریم که خودتون این حق رو، برای خودتون به شکلِ کامل شناخته باشین و بخواین برای به دست آوردناش کاری انجام بدین.
خانواده، مدرسه، و سایر نهادهای اجتماعی، موظفان که شما رو در طولِ دوران تحصیل برای مداخله در تصمیمگیری دربارۀ سرنوشت شغلیتون آماده کنن. طبیعیه که وقتی در 16 یا 17 سالگی به شما بگن: “برای تصمیمگیری دربارۀ آیندهات آمادگی داری“؟ پاسختون «منفی»، یا «مثبتِ همراه با تردید» باشه. حقیقت اینه که تا برای انتخاب شغل و مسیر شغلی آماده نشده باشین، بهتره اولین و تنها کسی نباشین که اون قراره درباره آینده تصمیمگیری کنه!
یکی از بهترین کارهایی که میتونین انجام بدین، اینه که، نقشهای برای فردای حرفهای و شغلیتون داشته باشین. این نقشه، که بهش «کارراهه» میگن رو میتونین در یک فرایند «راهنمایی شغلی» به دست بیارین. در این مقاله شما با کارراهه یا «مسیر شغلی»، آشنا و متوجه میشین که داشتنِ راهنمایِ مسیرِ شغلی، در تعیین سرنوشت شغلی و حرفهایتون چه تاثیر مثبتی خواهد گذاشت.
ما در «پردیس» مقاله دیگهای درباره اهمیتِ داشتنِ راهنمایِ شغلی برای دانشآموزان داریم که توصیه میکنیم اون رو بخونین. اگه تا امروز فرصتهایی رو از دست دادین، ما به همراهی تیمی از استادان برجسته دانشگاههای کشور در کنار شما هستیم. با ما در تماس باشین.
به عنوان دانشآموز سالهای آخر دبیرستان، هر کاری دارید زمین بگذارید و به این موضوع فکر کنید که اگر درسهای خود را با بهترین کیفیت مطالعه کردید و از یکی از بهترین دبیرستانهای منطقه آموزشی یا شهر، دیپلمتان را با بالاترین معدل گرفتید، بعد از آن چه خواهد شد؟ به دانشگاه خواهید رفت؟ چه رشتهای را خواهید خواند؟ رشتهای که از زمانهای دورِ گذشته، آن را دوست داشتهاید یا رشتهای که برای شما در نظر گرفتهاند؟ پس از خواندنِ آن رشته و گرفتنِ مدرک تحصیلی دانشگاهی در هر سطحی از لیسانسیه تا دکترای تخصصی (Ph.D)، چه خواهید کرد؟ کجا درخواست اشتغال میدهید؟ در ایران خواهید ماند، یا برای ادامه تحصیل، و یا برای کار از کشور خارج خواهید شد؟ اگر اشتغال پیدا کردید، چه و اگر موفق به اشتغال نشدید، چه خواهید کرد؟
شاید شما همین حالا، در حالِ درس خواندن باشید در حالیکه نمیدانید فردا چه خواهد شد و چه تصمیم و نقشهای برای آینده خود دارید. اگر چنین است، دست از کار بکشید، چون هدفِ اصلی، درس خواندن نیست؛ درس خواندن وسیلهای برای هدفِ سرنوشتسازی است که اشتغال و کار نام دارد. ضمن اینکه هدفِ اصلی، اشتغال و کار هم نیست، «کار»، وسیلهای برای زندگی یا یک زندگیِ سراسر مطلوبیت، موفقیت، و برتری است.
چه دلیلی داریم که برای یک زندگی ساده و بی دردسر، شغل داشته باشیم؟ امیدوارم جزو آن دسته نباشید که در وصفِ ضرورتِ داشتنِ شغل، فقط میگویند: “اگر شغلی نداشته باشم، درآمدی ندارم؛ اگر پولی نداشته باشم، باید روی نیمکتهای پارک بخوابم و گرسنگی بکشم“!
خیلی فراتر از کمک به کسبِ درآمد، شغل، امروزه بخش بزرگ و مهمی از زندگی ما را تشکیل میدهد، زیرا:
یکی از حقایق غمانگیزِ این جهان میدانید چیست؟ این است که این روزها خیلی از مردمِ دنیا، به «کار» بهعنوان چیزی نگاه میکنند که باید از آن فرار کرد! برای این قبیل آدمها، «کار» و اشتغال، به عنوان بخش اصلیِ زندگی، یک شرّ محسوب میشود و حتی آن را برای تحققِ آرزوهایشان در زندگی، یک مانع در نظر میگیرند! شاید باورتان نشود اما در سال 2018 بر اساس اطلاعات مورد اعتماد؛
ما اطلاعات دقیقی درباره وضعیتِ کشورِ خودمان نداریم، اما وجود چنین اطلاعاتی کافی است که به احتمالِ زیاد، انسانهای دنیا را به دو دسته تقسیم کنیم: 1) آنها که برای اشتغال، یافتن، و انجام دادنِ کار، آمادهاند و با آن مشکلی ندارند؛ 2) آنها که از کار استقبال نمیکنند و حتی از آن میگریزند.
خب! اگر شما جزو گروه اول باشید، دوست دارید ببینید که مردم چگونه شغل پیدا میکنند؟ مردم، برای یافتن شغل میتوانند به صورتهای مختلف اقدام کنند. برای مثال، راههای زیر را ببینید:
لابد بهجز این راهها، صورتهای دیگری از اقدام برای یافتنِ شغل وجود دارد که در مطالعه ما اولویت پیدا نکرده است. چون اطمینان نداریم به جز این 5 مورد از رایجترین روشهای کاریابی و اشتغال، موارد مهم دیگری هم وجود داشته باشند، راهِ آخر، یعنی استفاده از «کارراهه» یا «راهنمایِ مسیرِ شغلی» (career guidance) را عملی، علمی، بهترین، و خردمندانهترین راهِ ممکن، برای پیدا کردنِ شغلِ مورد انتظار، برای دانشآموزانِ دبیرستانی میدانیم.
«کارراهه» یا مسیر شغلی را میتوان مجموعه تصمیماتی در نظر گرفت که طرحها و تلاشهای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و معنوی شما را هدایت میکند و منعکسکننده ویژگیهای شخصیتی منحصربهفرد و ارزشهای اساسی زندگی شما است. در یک نگاه کوتاه، کارراهه، به حرفه یا شغل انتخابی یک فرد اشاره دارد. گاهی درباره کاربردِ مسیر شغلی اغراق میشود؛ به همین دلیل نمیتوانیم آن را مانند چراغ جادوی افسانهها بدانیم که با دست مالیدن به بدنۀ آن، غولی پیدا شود و هر شغلی را خواستیم در اختیار ما قرار دهد. اما میتوانیم کارراهه یا مسیر شغلی را ابزاری فرمانبردار و مطیع بدانیم که به ما کمک میکند تا با اطمینانِ بیشتری به هدفهای آینده خود دست پیدا کنیم.
«راهنماییِ مسیر شغلی»، فرایندی است که به شما کمک میکند تا دانش، اطلاعات، مهارتها، و تجربه لازم برای شناسایی همه انتخابهای تحصیلی و شغلی را بهدست آورید. هر تصمیمی که به این ترتیب درباره شغل خود میگیرید، به رفاه، تامینِ مالی، و رضایتِ عاطفی شما در همه عمر، هر کجایِ جهان که باشید، کمک خواهد کرد. برای دست یافتن به «مسیرِ شغلی» یا کارراهه، نیاز به راهنمایی دارید. فرایندِ «راهنماییِ مسیر شغلی»، به شما کمک میکند با در نظر گرفتن خواستهها و الزامات فعلی و آینده، و نیز با توجه به ویژگیهای شخصیِ خود، مسیر شغلیتان را با اطمینانِ بالا، انتخاب کنید.
به عکسِ بالا نگاه کنید، پیامِ این عکس به ما چیست؟
تصمیمگیری برای انتخابِ شغلِ مناسب، نه تنها فرصت شغلی موثری را ارایه میکند، که به شما اجازه میدهد تا سبک زندگی رضایتبخش و محترمانهای را در پیش بگیرید. برای رسیدن به این هدف، «مسیرِ شغلی»، شما را نسبت به امروز و فردا، و مسیرِ رسیدن به آینده مطلوبتان، آگاهتر، مطمئنتر، و فداکارتر میسازد.
سبک زندگی و شخصیت شما، ارزشها و زندگی حرفهای شما را منعکس خواهد ساخت. وقتی بزرگتر شوید، انتخابهای شخصی، اهداف و برنامههای آینده شما، بر مدارِ «نوعِ شغل و حرفه» میچرخد. بدون داشتنِ مسیر شغلی، علایق و استعدادهای شخصیِ شما به حالِ خود رها هستند و قدرت تصمیمگیریتان درباره سبک زندگی، در هوای شانس و تصادف معلق است.
بدیهی است که شما در این سالها به مسیرِ شغلی یا کارراهه نیازِ جدی دارید اما روشِ دستیابی به آن، لزوماً با پیروی از روشهای سنتی ممکن نیست. اگر دوباره به عکس بالا نگاه کنید شاید این پیام را دریافت کنید که «راهنمایی شغلی» مانند «اقتصاد» و «ستارهشناسی»، یک تخصص است: آن را دست هر کسی نسپارید.
دست روی دست نگذارید؛ از همین امروز برای فردای خود برنامهریزی کنید. پدر و مادر، معلم، و سایر بزرگسالانِ دلسوزی که اطراف شما هستند، آرزومند موفقیت شما هستند اما بسیاری از آنها خودشان، نیاز به آموزش درباره فردا و مهارتهای مورد نیاز آن را دارند؛ بنابراین نمیتوانند به درستی و به عنوانِ یک متخصص، به شما درباره آیندهتان کمک کنند. بخشِ مهمی از آینده را کار و اشتغال میسازد، بنابراین اثربخشترین تصمیم برای تضمین فردایی که رویای آن را دارید این است که بتوانید شغل و کارِ مطلوبی داشته باشید.
در این مقاله آموختید که یک راه حل جهانی برای کمک به انسانها تا بتوانند با گامهای مطمئنتر به سوی آینده پیش بروند، استفاده از «کارراهه» یا «مسیر شغلی» است؛ همچنین آموختید که بهترین سن برای اقدام به تهیه کارراهه، از دوره نوجوانی، یعنی از کلاس هفتم تا دوازدهم است. حالا، برای شما هم که دانشآموز دوره متوسطه دوم هستید دیر نیست اگر بخواهید در این زمینه اقدام کنید، بیش از این تاخیر نکنید: اولین قدم، داشتن کارراهه یا «مسیر شغلی» و اولین گام برای داشتنِ مسیر شغلی، داشتن «راهنمای مسیر شغلی» است.