عدالت سازمانی: راهی برای بهبود عملکرد منابع انسانی

2323_1054

پرس‌وجو برای «بهبود عملکرد سازمانی»، یک دغدغه همیشگی مدیران، در خصوصِ منابع انسانی‌شان است. در این مقاله، به موضوعی تمرکز کرده‌ایم که کمتر، به نقش آن در بهبود عملکرد منابع انسانی، توجه شده است. «عدالت سازمانی» در منابع علمی امروزیِ مدیریت به عنوان یک کلیدواژه تخصصی مورد استفاده قرار است و هر روزه تحقیقات زیادی بر روی آن انجام می‌شود. یکی از یافته‌های چالشی که زمینه گفت‌وگوهای زیادی را باز گذاشته، این است که عدالت سازمانی چگونه با بهبود عملکرد سازمانی رابطه پیدا می‌کند؟

توزیع عدالت در هر سازمان، به‌عنوانِ «عدالت سازمانی» شناخته می‌شود. با این برداشت ساده از عدالتِ سازمانی، مسئله اصلی این خواهد بود که منظور از «عدالت» چیست؟ هر یک از ما برداشتی از عدالت داریم و برای آن از زاویه نگاه، و با تجربه خود تعریفی در نظر می‌گیریم. برای مدیران، داشتنِ این نگاه الزامی است زیرا یک سرِ بسیاری از تصمیمات و اقدامات شما، به عدالت بر می‌گردد. شما با خواندن این مقاله، با آخرین نگاه صاحب‌نظران مدیریت به عدالت سازمانی آشنا خواهید شد؛ انواع عدالت را مرور خواهید کرد؛ و کاربرد توزیع عدالت در سازمان و اهمیت آن را درخواهید یافت.

«پردیس توسعه انسانی» در کنار شماست تا در زمینه توسعه انسانی، و راهکارهای اثربخشِ بهبود عملکرد منابع انسانی، مشاور مورد اعتماد شما باشد. با ما در تماس باشید.

عدالت و سازمان

درک و برداشت شما از کلمه عدالت چیست؟ وقتی کلمه عدالت را می‌شنوید چه مفهومی را از آن درک می‌کنید؟ آیا عدالت همان برابری است؟ آیا عدالت همان انصاف است؟

عدالت کلمه زیبایی است که شاید سخن گفتن از آن، کار بسیار آسانی اما به عمل درآوردن آن بسیار دشوار باشد. در طول تاریخ یکی از آرزوهای اساسی انسان، اجرای عدالت و تحقق آن در تمامی بخش‌های زندگی، از اجتماع تا سازمان و محل کار بوده است. عدالت، واژه و خواسته‌ای است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد. از سپیده دم آفرینش تا زمان حال، این گرایش باطنی وجود داشته و خواهد داشت و شاید اساس رابطه انسان با خدا هم براساس همین حس نیاز است که خداوند بر پایه عدالت‌اش با ما رفتار کند.

در دنیای امروز که بخش مهمی از زندگی انسان‌ها در سازمان‌ها می‌گذرد و بدان‌ها وابسته است، این طلب عدالت در سازمان و در نقش کارمند یا کارگر، نوعی احساس نیاز شدید برای بقا و فعالیت است. جالب است بدانید که عدالت حتی، زمینه‌سازِ شکوفایی استعدادهای انسانی نیز محسوب می‌شود. شاید به همین دلایل باشد که نقش عدالت در سازمان، بیش از بیش اهمیت پیدا کرده است و جایگاه آن در شکل‌گیری مدیریت اثربخش، برجسته‌تر شده است.

مرور اصطلاحات کلیدی

عدالت واژه‌ای زیبا با معنی و مفهومی پیچیده و دشوار است. سه برداشت که در برخی منابع از معنای عدالت وجود دارد، عبارت است از: 1) موزون بودن؛ 2) ایجادِ تساوی و نفی هرگونه تبعیض؛ و 3) رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق. اگر دوباره به این سه معنی نگاه کنید، شاید با ما هم‌عقیده شوید که از این تعاریف، برداشت روشنی از واژه عدالت که ما را به نحوه رفتار سازمانی‌مان، رهنمون کند، به‌دست نمی‌آید. برای جبران این تلاش ناکام که معمولاً در منابع علمی مدیریتی مطابق با آن عمل می‌شود ما در این مقاله، راهِ روشن ساختنِ مفهومِ «عدالت» در سازمان را از طریق مرور اصطلاحات کلیدیِ مرتبط، یعنی «برابری» و «انصاف»، هموارتر می‌بینیم.  

برابری

وقتی منابع موجود سازمان را بین نیروهای انسانی که طالب آن هستند به‌طور مساوی و بدون در نظر گرفتن میزان نیاز و توانایی آنها توزیع کنیم، با آنها با «برابری» (equality) رفتار کرده‌ایم. توجه کنیم که همیشه «برابری» معادل انصاف نیست.

انصاف

«انصاف» (equity) به معنی تقسیم منابع به صورت برابر بین نیروهای انسانی نیست، بلکه توزیع آن بین افراد بر حسب تفاوت‌هایی است که میان آنها وجود دارد. در یک نمونه، چون به‌طور طبیعی بین کارکنانِ زن و مرد تفاوت وجود دارد، بر اساس «انصاف» باید حمایت متفاوتی نیز از این دو جنس داشته باشید تا اطمینان پیدا کنید که همه نیروهایتان برای موفقیت، از شرایط برابر برخوردارند. این تمایز را می‌توانید بین افرادی که دارای مدارک تحصیلی یا تجربه‌های سازمانی متفاوتی هستند نیز در نظر بگیرید.

عدالت

«عدالت» (justice)، نوعی «انصافِ پایدار» یا طولانی مدت است. وقتی به صورت طولانی و مستمر در نظام تصمیم‌گیری و سیستم اداری، «انصاف»، وجود داشته باشد، می‌توانید این نتیجه را بگیرید که در سازمانِ شما «عدالت» وجود دارد. یعنی شما می‌توانید وجود عدالت را در برخورد با هر کارمندی که در سازمان شما کار می‌کند مشاهده و ارزیابی کنید.

انواع عدالت در سازمان

مفهوم عدالت در سازمان بیانگر ادراک کارکنان از برخوردهای عادلانه در کار است، که خود، مقدمه شناسایی و شناخت سه نوع عدالت در سازمان خواهد بود.

1. عدالت توزیعی

عدالت توزیعی، نشانگر ادراک فرد از میزان رعایت عدالت در توزیع و اختصاص منابع و پاداش‌ها در نتیجه عملکردِ فردی است. بر اساس این نظریه، کارکنان میزانِ دریافتی خود را با دریافتی همکاران خود مقایسه می‌کنند و در صورت احساس برابری و اعتدال، به برداشتِ وجود عدالت در سازمان می‌رسند.

در عدالت توزیعی 3 قاعده که می‌تواند مبنای عدالت توزیعی در هر سازمان باشد عبارتند از:    

  1. برابری: تمامی افراد به یک اندازه پاداش و دریافتی داشته باشند.
  2. شدتِ نیاز: نیازمندترین فرد، بیشترین دریافتی را داشته باشد.
  3. انصاف: توزیع و اختصاص منابع، مبتنی بر عملکرد و دستاوردِ هر نیروی انسانی باشد.

2. عدالت رویه‌ای

عدالت رویه‌ای یکی از نظریه‌های عدالت است که رهیافت تقریبا جدیدی محسوب می‌شود. در اینجا فرض می‌شود که اجرای عدالت سازمانی مستلزم اتخاذ رویه‌های عادلانه است. زمانی که منابع انسانی رویه‌های جاری تصمیم‌گیری در زمینه توزیع درآمدها و پاداش‌ها را عادلانه بدانند انگیزه بیشتری برای عملکرد بهتر دارند، زیرا می‌دانند که عملکردشان به دقت مورد بررسی و ارزیابی است، و برعکس اگر احساس کنند مدیر از تلاش آنان آگاه نیست، یا به آن اهمیتی نمی‌دهد، انگیزه خود برای عملکرد بهتر را از دست می‌دهند. می‌بینید که عدالت رویه‌ای با برداشت نیروها از عادلانه بودن رویه‌ها و مراحل جاری در تصمیم‌گیری برای جبران خدمت مرتبط است و ربطی به توزیع واقعی درآمد و پاداش ندارد.

براساس عدالتِ رویه‌ای، 2 عامل در شکل‌گیریِ ادراکِ افراد از عادلانه بودن یا نبودن رویه‌های موجود در توزیع درآمد و پاداش، نقش دارند:

  1. نحوه برخورد مدیر با منابع انسانی. در اینجا کارکنان به شدت نسبت به این موضوع حساس هستند که مدیر، در توزیع درآمد و پاداش با آنها چگونه برخورد می‌کند؟ آنها مایل‌اند مدیر صادق و متواضع باشد و به خوبی صداقت و تواضع را می‌فهمند و درک می‌کنند.
  2. تشریح و توضیحِ تصمیمات توسط مدیران در سطح سازمان. منابع انسانی مایل‌اند مدیران درباره سیاست و نحوه توزیع درآمدها و پاداش‌ها، اطلاعات کامل و کافی را در اختیار نیروها قرار دهند و آگاهی‌بخشی مناسب را به صورت شفاف داشته باشند.

3. عدالت مراوده‌ای

شاید به نظر بیاید که قضاوت افراد درباره عدالت، فقط براساس نتایج و پاداشی است که به دست می‌آورند و یا رویه‌ای است که با آن برخورد دارند، در حالی‌که چنین نیست. منابع انسانی عدالت را از برخوردی که مدیر در روابط متقابل شخصی با آنان دارد استنباط و درک می‌کنند. به این رفتار و تعامل دوجانبه، عدالت مراوده‌ای می‌گویند که به معنیِ رفتار منصفانه مدیر در فرایندهای تصمیم‌گیری و ارزیابی درباره عملکرد نیروهای انسانی، و درک کارکنان از این برخورد است.

چرا رعایت عدالت در سازمان، برای بهبود عملکرد فردی اهمیت دارد؟

بیشتر عمر و انرژیِ انسان در سازمان‌ها یا در رابطه با آنها می‌گذرد. به همین دلیل برای عملکرد بهینه فرد در سازمان، تعلق و همکاری مهم است. هر عضو باید هزینه معینی از زمان، تلاش، و آسایشِ خود را در اختیار سازمان قرار دهد و متقابلاً سازمان باید منافعِ مادی و پاداش متناسب را به نیروی انسانی خود اختصاص دهد.

اگر این داد و ستد، به روش عادلانه انجام شود، افراد برای عملکرد بهینه و بهبود عملکرد خود، متعهدترند و تلاش بیشتری انجام می‌دهند. هرگاه منابع انسانی احساس کنند عدالت به درستی و در حد انتظار در سازمان توزیع نشده است، یا دست از تلاش می‌شویند و از عملکرد اثربخش فاصله می‌گیرند و یا حتی دست به کم کاری و تخریب خواهند زد.

رابطه روشن بین احساس عدالت در سازمان، با عملکرد اثربخش، و کوشش فرد برای بهبود عملکرد خود، بر همین اساس عینیت پیدا می‌کند.

چرا مسئولیتِ عدالت سازمانی بر عهده شماست؟

در یک رابطۀ باواسطه، مدیران باید خود را مسئول عدالت سازمانی بدانند. دلیل آن واضح است: همیشه مدیران مسئول عملکرد منابعِ انسانی هستند و از آنجا که عملکرد نیروی انسانی، تحت تاثیر عدالت سازمانی است، مدیران نمی‌توانند نسبت به آن بی‌تفاوت باشند. به جز این مسئولیت آشکار، توجه شما بر عدالت سازمانی، دست کم دو امتیاز جدی در پی خواهد داشت:

  • امتیاز برای سازمان: شواهد نشان می‌دهند زمانی که کارکنان، احساس کنند در سازمان آنان عدالت وجود دارد با بهترین صورت ممکن به آن پاسخ می‌دهند. بر اساس یافته‌های پژوهشی، بین میزان احساس عدالت در سازمان، با عملکرد اثربخش نیروهای انسانی رابطه مستقیم وجود دارد. به‌علاوه، غیبت‌ها کاهش می‌یابد؛ و تعهد سازمانی بالا می‌رود.
  • امتیاز برای کارکنان: زمانی که منابع انسانی احساس کنند عدالت به میزان مورد انتظار در سازمان وجود دارد و مدیران رفتاری منصفانه‌ای با همه نیروها دارند، «حسِ ارزشمند بودن» خواهند داشت. در این شرایط، تنش‌ها و استرس کارکنان کاهش خواهد یافت و سلامت جسمی، و بهداشت روانی آنها ارتقا می‌یابد.

با‌هم‌آموخته‌های پردیسانه

سازمان و سازمان‌یافتگی جزء جدایی‌ناپذیر عصر ماست. ما در سازمان‌های متعددی آموزش می‌بینیم و به‌موقع در یک سازمان مشغول به کار می‌شویم و همزمان با سازمان‌های بسیاری سروکار داریم. از این رو بیشتر عمرمان را در سازمان‌ها و یا در ارتباط با آنان سپری می‌کنیم.

در این شرایط اگر در سازمان احساس بی‌عدالتی کنیم، زندگی ما به طور کلی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. عدالت نقش مهمی در تلاش فرد برای بهبود عملکرد سازمانی دارد. این بدان معناست که شما حتی اگر به ارزش عدالت در سازمان توجه نداشته باشید، باید از مسیر عدالت، راهی به سوی عملکرد بهینه نیروهای انسانی خود ایجاد کنید و توسعه دهید. عدالت شتری است که در هر حال، آثار و پیامدهای آن بر در سازمان ما می‌خوابد.

منبع:

این مقاله، برداشتی از منبع زیر است:

رضاییان، علی (1393). انتظار عدالت و عدالت در سازمان. مدیریت رفتار سازمانیِ پیشرفته. تهران: سمت.

برای مشاهده کامل درس، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.
دکتر محمدرضا آهنچیان
تولید کننده محتوی:
دکتر محمدرضا آهنچیان
پردیس توسعه انسانیی

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌‌های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »