آیا «معلم» پایان می‌یابد؟

چشم انداز معلمی (2)

یکی از کارهای رایج در همه کشورهای دنیا، تدریس است که به وسیله «معلم» انجام می‌شود. تعداد معلم‌های دنیا از تعداد نظامیان بیشتر نیست اما این شغل جزو پرتعدادترین مشاغل جهان به‌شمار می‌آید. با اختراع و ورود هوش مصنوعی و رُبات‌های معلم از دنیای فناوری به دنیای ما، این سوال پیش می‌آید که به‌زودی هنگام پر کردن فرم‌های عمومی، که از ما پرسیده است: «شغل»؟ و یا در فرم‌های ثبت نام فرزندان‌مان که از آنها شغل پدر یا مادرشان را پرسیده است، هیچ فردی وجود نخواهد داشت که جای خالی را با «معلم» پر کند! آیا معلم بودن به عنوان یک شغل، رو به پایان است؟

اگر دانستن و تفکر درباره این موضوع برای شما اهمیت دارد، در مقالۀ حاضر، پاسخ این سوال داده شده است. با سرعت سرسام‌آور تغییرات در دنیای ما، امکان پیش بینی آینده دور 20 ساله و بیشتر وجود ندارد؛ به همین دلیل، چشم‌انداز معلم را 10 ساله در نظر گرفته‌ام. مطالعه بر اساس مرور ادبیات موجود و آخرین یافته‌های تحقیقات معتبر از مقالات علمی و برخی سایت‌های معتبر انجام شده است؛ با متخصصان به بحث گذاشته شده است؛ در ششمین همایش ملی تربیت معلم، که 14 اردیبهشت ماه 1402 در دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی شهر مشهد برگزار شد، ارایه شده؛ و پس از تایید اعتبار نتایج در قالب این مقاله در «پردیس توسعه انسانی» در اختیار شما قرار گرفته است.

مخاطب این مقاله، فقط معلمان نیستند؛ والدین، دانشجویان، پژوهشگران، کارشناسان، و دانش‌آموزان می‌توانند آن را بخوانند و از آخرین پیش‌بینی‌ها در مورد این سوال مهم که: آیا معلم به پایان رسیده است؟ آگاه شوند. چنانچه تجربه، نقد، یا نظری دارید با «پردیس توسعه انسانی» در میان بگذارید.

چه اتفاق‌های باورنکردنی‌ای رخ داده است

از بامداد شنبه، باید بیدار و آماده رفتن به مدرسه می‌شدیم. صف صبحگاهی، رفتن به کلاس، نشستن و منتظر معلم ماندن و با ورود او به کلاس، شروع درس، و زندگی در دنیایی که با بیرون از آن تفاوت‌های زیادی داشت. این تصویرِ هر روزِ هفتۀ ما، در طول سال تحصیلی، از شنبه تا پنجشنبه‌ها بود که لذت تعطیلی جمعه‌ها آن را خوشایندتر از بقیه روزهای هفته می‌ساخت!

برای افرادی مثل من که به روش کاملا کلاسیک، در فضای فیزیکیِ مدرسه، درس خوانده‌اند، باور اینکه درس‌ها را می‌توانیم خارج از کلاس درس با وجود معلم‌های جدی بیاموزیم کمی سخت است؛ ولی این اتفاق افتاده است. تجربه دنیا پس از کرونا، به این خیال با سرعت بیشتری رنگ واقعیت زد که در هر جایی، به جز کلاس درس و در ساختمان مدرسه، می‌توان آموخت و رشد کرد؛ و حتی مدرک تحصیلی دریافت کرد. از آن متفاوت‌تر، وقوع و تحقق این تجربه دست کم در 10 سال گذشته است، که هر کسی در هر کجای دنیا می‌تواند معلم ما باشد. به فهرست اطلاعات واقعی از دنیای این روزهای مردم دنیا نگاه کنید. این ویژگی‌های آموزش و پرورش بر اساس تحقیق، در سال 2023 است:

  • یادگیری دانش‌آموزان در خانه بهتر از مدرسه است؛
  • دانش‌آموزان مجبور نیستند از برنامه درسی ساخت‌یافته و سراسری استفاده کنند؛
  • درس‌هایی که دانش‌آموزان می‌آموزند گسترده است و از نظام سلسله مراتبیِ برنامه درسی تابعیت نمی‌کند؛
  • تفاوت‌های فردی در یادگیری بهتر دیده می‌شود؛
  • مسئولان جدیدی در کنار نظام آموزشی برای رشد همه‌جانبه دانش‌آموزان به رسمیت شناخته شده‌اند که از جمله مهم‌ترین آنها صاحبان شرکت‌های بزرگ مانند مایکروسافت است؛
  • پدر و مادر برای فرزندان خود، تدریس نمی‌کنند، بلکه وظیفه آماده‌سازی و تأمین مواد و منابع یادگیری را بر عهده دارند.

در چنین فضایی و با مرور این واقعیت‌ها، در دنیای فردا چه بر سر «معلمی» خواهد آمد و برای معلم چه اتفاقی می‌افتد؟

«معلمی» چگونه به معلمان واگذار شد؟

هیچ کدام از ما 100 سال پیش را به یاد نمی‌آوریم! اما بر اساس شواهد، در سال 1302 هجری خورشیدی، «معلمی» یک کار ثابت و واحد برای دارنده یک شغل نبود، زیرا «معلمی» بیشتر یک کارکرد اجتماعی داشت. منظور از کارکرد اجتماعی، یعنی یک شهروند در هر کجای ایران یا دنیا که به‌سر می‌بُرد، در کنار شغل خود که پیشه‌وری، برزگری، یا هر شغل دیگری بود، به فرزندان خود یا بچه‌های آشنایان و اهل محل درس می‌داد. اغلب کسانی که سواد خواندن، نوشتن، و یا خواندن و نوشتن داشتند، به خود تکلیف می‌کردند که به‌ویژه به کودکان و نوجوانان درس بدهند. درس دادن معادل آموزش دادن و درس آموختن، همان یادگرفتن بود! میزان موافقتِ پدران و مادران با فرستادنِ فرزندان‌شان به مدرسه، روز به روز بیشتر شد و در نتیجه لزوم ایجاد و راه‌اندازی مدارس با سرعت بیشتری افزایش پیدا کرد. مدارس نیاز به معلم داشتند و به این ترتیب، تعداد کسانی که مانند گذشته، بتوانند عهده‌دار درس دادن به کودکان شوند، کمتر از میزان نیاز مدارس و تعداد متقاضیان شد. در این شرایط «معلمی»، به معلم واگذار و تبدیل به شغل شد، تا پاسخگوی نیازهای روزافزون باشد.

«معلمی» چه نسبتی با معلم دارد؟

«معلمی» به این معنی است که فردی که معمولاً معلم است عهده‌دارِ رشد و یادگیریِ دانش‌آموز شود. «معلمی»، شامل درس دادن، آموزش دادن، پرورش دادن، راهنمایی کردن، و نتیجه گرفتن است. اینکه خانواده‌ها فرزندشان را به دست مدرسه می‌سپردند برای هدف و نتیجه‌ای بود: خواندن، نوشتن، و حساب بداند؛ علوم روز بیاموزد؛ اخلاق اجتماعی یاد بگیرد؛ و مسیر شغلی او مشخص شود. برای روشن‌تر شدن مفهوم «معلمی» تعریف روشن و عملیاتیِ چند مفهوم کمک‌کننده است:

آموزش و پرورش (education): آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت، فرآیندی است که از طریق آن فراگیران درک جدیدی به دست می‌آورند؛ مهارت‌های جدید کسب می‌کنند؛ و نگرش خود را تغییر می‌دهند.

آموزش یا راهنمایی (instruction): آموزش، اغلب عملی‌تر از آموزش و پرورش است. در اینجا به جای ارایه اطلاعات در مورد یک موضوع، بر آموزش مردم برای انجام کاری تمرکز می‌شود. آموزش می‌تواند در کلاس‌های درس، کارگاه‌ها و آموزش‌های آنلاین انجام شود.

آموزش سازمانی (training): آموزش سازمانی، یا آموزش فنی، عبارت است از تدریس، یا بهسازی هر گونه مهارت و دانش که به شایستگی‌های مفید خاص مربوط می‌شود. هدف آموزش سازمانی بهبود توانایی، ظرفیت، بهره‌وری و عملکرد فراگیر در زمینه‌ای خاص است.

در سه کارکردِ بالا، تدریس نقش دارد، اما اثرگذاری و اهمیت آن، کاهش و افزایش می‌یابد. برای مثال در «آموزش و پرورش»، نقش و اثرگذاریِ تدریس، بالاتر از «آموزش سازمانی» است.

تدریس (teaching): تدریس فرآیند توجه به نیازها، تجربه‌ها و احساسات فراگیران و مداخله در آنها به گونه‌ای است که آنها چیزهای خاصی را یاد بگیرند و فراتر از آنچه هستند، رشد کنند.

نسبت «معلمی» به معلم مانند نسبت کارگری به کارگر است. «معلمی»، فعل، مسئولیت، و وظیفه اصلی معلم است. معلم از طریقِ «معلمی»، مسئولیت خود برای رشد دادنِ دانش‌آموزان را ایفا می‌کند. مشکلی که در این برداشت وجود دارد این است که هیچ‌کس و با هیچ وسیله‌ای نمی‌تواند دانش‌آموز را رشد بدهد؛ زیرا در تربیت، نقش فراگیر از همه بالاتر است: او باید بخواهد تا رشد کند. بنابراین مربی یا معلم باید بستر مساعدی برای رشد دانش‌آموز فراهم کند. معلم باید انگیزه و هدف‌های دانش‌آموز برای رشد کردن را تحریک و تعیین کند تا در زمینه طراحی شده توسط معلم برای وی، به فراخور سن و استعداد، دانش‌آموز بخواهد تا رشد کند.

اکنون در دوره‌ای از تاریخ تمدن بشر زندگی می‌کنیم که دیگر همچون گذشته، فعلِ «معلمی» محدود و منحصر به معلم و معلمان نیست. ده‌ها معلم دیگر ظهور کرده و چه بسا مدعی‌تر از معلم، برای رشد و یادگیری دانش‌آموز مشغول فعالیت‌اند.

نقش‌های جدید معلم

معلم امروز، دیگر فقط مسئول آشنایی با سرفصل و محتوای درس و توانایی تدریس آن به دانش‌آموزان نیست. وظایف حرفه‌ای معلم از تدریس رسمی فراتر رفته است. معلمان دانش‌آموزان را در سفرهای علمی خارج از کلاس و مدرسه که در هر سال به‌طور مداوم تکرار می‌شود همراهی می‌کنند؛ بر سایت‌ها و منابع مطالعاتی نظارت دارند، به تکنولوژیست‌های آموزشی در سازماندهی عملکرد مدرسه کمک می‌کنند، و در ارتباط مداوم با متخصصان دیجیتال و فضای مجازی هستند.

در بُعد اجتماعی رشد دانش‌آموزان، معلم امروزی موظف است از آنها در برابر آسیب‌های فضای مجازی و فضای حقیقی محافظت کند؛ مراقب باشد که قلدری، آزار جنسی، نژادپرستی، یا مواردی نظیر اینها، برای دانش‌آموزان دردسر درست نکند و آنها را از مسیر رشد و یادگیری خارج نسازد. حتی گاهی معلم ممکن است مسئول نظم و انضباط دانش‌آموزان در مدرسه و خارج از مدرسه هم باشد.

شایستگی‌هایی که معلمان برای ایفای نقش‌های جدید، بدان‌ها نیاز دارند زیاد و متکثرند اما آنچه در سراسر دنیا مورد تایید قرار گرفته است نقش‌های معلم امروزی را برگرفته از چهار بعد معرفی می‌کند که گستردگی آن را نشان دهد و ضمنا مشخص می‌کند که معلم امروزی دیگر فقط معلم، یعنی کسی نیست که به کلاس می‌رود تا درس بدهد! این چهار بُعد که نقش‌های جدید معلم را به ساده‌ترین وجه نشان می‌دهد عبارتند از:  

  • معلم به‌عنوان دارندۀ نقش مدیر آموزش؛
  • معلم به‌عنوان دارندۀ نقش فردی دلسوز که فراتر از حقوق و مزایا برای پیشرفت بشر و جامعه جهانی کمک می‌کند؛
  • معلم به‌عنوان دارندۀ نقش یادگیرنده خبره؛ و
  • معلم به‌عنوان دارندۀ نقش یک فرد فرهنگی و فعالِ مدنی.

در توضیح بیشتر شایستگی و توانایی‌هایی که معلم امروزی باید داشته باشد تا از عهده وظایف خود برآید، اتحادیه اروپا سه حوزه وسیع از شایستگی‌های مورد نیاز معلمان را در سه مورد زیر معرفی کرده است:

  • حوزه توانایی روابط اجتماعی و کار با دیگران در مدرسه (دانش‌آموزان، والدین، مدیران، سایر معلمان)؛
  • حوزه کار با دانش، فناوری و اطلاعات؛ و
  • حوزه کار در اجتماع محلی و در جامعه جهانی.

نگاهی به این نقش‌ها و شایستگی‌های مرتبط با انجام نقش، نشان می‌دهد که معلم امروز وظایفی به‌مراتب سنگین و متفاوت‌تر از «معلمی» دارد. در این صورت یکی از راه‌ها برای نشان دادن ماهیت جدید «معلمی»، این است که نام «معلم» را تغییر بدهیم. از میان اسم‌های جدیدی که به جای معلم پیشنهاد شده است از نظر من بهتر از همه می‌توان نام معلم را «راهبر رشد» قرار داد.

معلم بودن در سال 2030

برای پاسخ به این سوال، خوب است توجه کنیم که نام معلم و وظیفه «معلمی» کاملا با نام مدرسه و کارکرد تدریس گره خورده است. بر اساس پیش‌بینی‌های دقیق تا سال 2030، مدرسه به‌عنوان ساختمانی در هر محله، که بچه‌ها هر روز در آن جمع خواهند شد، معنی خود را از دست می‌‌دهد. مدرسه به حیات فیزیکی خود ادامه می‌دهد اما روح آن، از آموزش به شکل امروزی خارج خواهد شد.

هوش مصنوعی (Artificial Intelligence)، اینترنت اشیا (Internet of Things)، و بلاک‌چین (Blockchain)، در کنار معلم، درگیر رشد و یادگیری کودکان و نوجوانانِ ما خواهند بود.

معلم، به کمک فناوری، نقش عالِم اطلاعات را بازی می‌کند. او اطلاعات معتبر را می‌شناسد و آنها را در اختیار دانش‌آموزان می‌گذارد. موضوع و محتوای یادگیری محدود نیست و بر اساس نیاز هر دانش آموز، شخصی‌سازی می‌شود.

در چنین محیطی معلم کمک می‌کند تا دانش‌آموزان تجربه‌های یادگیری خود را از طریق بازی، واقعیت مجازی، و استفاده از شبکه‌های پیام‌رسانی به‌صورت زنده با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

در 2030، معلم یادگیری را بر اساس سفارش هر دانش‌آموز به‌طور مجزا و خاص، تولید می‌کند؛ سواد دیجیتالی خود را به‌طور مستمر برای شناسایی، پردازش، و ارزیابی اطلاعات مورد نیاز دانش‌آموزانش مصرف می‌کند؛ و به کمیاب‌ترین کالاها در آموزش فردا دسترسی دارد که «توجه» است. منظور از توجه، این است که بر روی حواس و ذهن کودک تمرکز دارد و انگیزه و توجه او را به یادگیری و آموزش زنده نگه‌می‌دارد.

آیا معلم بودن به‌عنوان یک شغل، رو به پایان است؟

بر اساس شواهد، دست کم تا 10 سال آینده به فردی که به‌عنوان معلم، در نظام آموزشی شاغل باشد نیاز خواهد بود. هرچند که مراجعه خانواده‌ها به آموزش و پرورش برای اینکه فرزندشان را تربیت کنند، کمتر خواهد شد. معلم به معنی «راهبرِ رشد» تربیت می‌شود به همین دلیل شاهد رواج کارکردهایی مانند مربیگری (Coaching) و مرشدیت (Mentoring) هستیم.

همان‌طور که کمی بالاتر اشاره کردم، شاید بیش از آنکه نگران این موضوع باشیم که آیا «معلم» هم مانند «معلمی» رو به پایان است، بهتر است کم کم، نام و اصطلاح «معلم» را به تاریخ آموزش و پرورش بسپاریم و اسم معنی‌داری که با نقش‌ها و وظایف جدید معلم هم‌خوان‌تر است را جایگزین آن کنیم.

باهم‌آموخته‌های پردیسانه

در این مقاله دانستیم با توجه به تحولات شگرف در آموزش و پرورش دنیا، کارکردهای آموزش، و روش‌های تدریس، باید درباره معلم و تکلیف او در دنیای جدید، با دقت و تامل بیشتری بیندیشیم. نکته‌ای که درباره آن تردید کمتری وجود دارد این است که «معلمی» تا سال 2030، از دایره فرهنگ لغات آموزش و پرورش خارج می‌شود زیرا سهم دانش‌آموز در یادگیری و انتخاب‌های وسیع او برای یادگیری، از مسیری که خود می‌خواهد و می‌پسندد، روزبه‌روز بیشتر می‌شود. علاوه بر این نتیجه گرفتیم که معلم جدیدی ظهور خواهد کرد که نقش‌های او به‌طور کلی با معلم 10 سال پیش تفاوت دارد.

ما امروز نیازمند «راهبرِ رشد» هستیم. راهبر رشد کسی است که شایستگی تسلط بر استفاده توامان از فناوری‌های نوین برای تبدیل هنرمندانه و نرم آن به زمینه‌ای برای توجه و رشد دانش‌آموز را دارد. بر اساس چشم‌انداز، در حدود 10 سال آینده، آموزش و پرورش تغییرات اساسی خواهد کرد اما معلم، با تغییر در نقش و ماموریت، همچنان عنصر اساسی و محوری باقی خواهد ماند.

شاید به همین دلیل است که امروز دیگر معلم را برای «معلمی» کردن تربیت نمی‌کنند، بلکه برای همراهی با دانش‌آموز و دستیاریِ رشد او، در کلاسی به بزرگی و پیچیدگی دنیا، تربیت می‌کنند.

برای مشاهده کامل درس، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.
دکتر محمدرضا آهنچیان
تولید کننده محتوی:
دکتر محمدرضا آهنچیان
پردیس توسعه انسانیی

4 دیدگاه

  • بسیار جالب. واقعا استفاده کردم. بخاطر همین تغییرات تکنولوژی و اثرات آن در آموزش و پرورش هست که دوره های آموزشی که دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان می‌بینند پاسخگوی نیازهای جامعه کنونی نیست و این اهمیت نقش توسعه انسانی را می رساند که همراه با تغییرات جامعه و تکنولوژی، نقش های متنوع تری برای معلمان و دبیران در نظر گیرند.

  • سپاس از سخاوتتان برای ارائه محتوای به روز، ارزشمند و معتبر به صورت رایگان…
    پایدار باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌‌های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »