چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
تحصیل در دانشگاه فقط به معنی نشستن در کلاس درس، شرکت در کارگاه و آزمایشگاه، گرفتن نمره، و رفتن به سمت دانشآموختگی و گرفتنِ مدرک تحصیلی نیست. جو و فرهنگ هر دانشگاه با دانشگاه دیگر تفاوتهای جدی دارد. فقط زمانی این واقعیت را متوجه میشوید که در بیش از یک دانشگاه تحصیل کرده باشید. از این مهمتر، تفاوتهای جدیای است که در فرهنگ و ویژگیهای شهری وجود دارد. باید در عمر خود، زندگی در بیش از یک شهر را تجربه کرده باشید تا دنیا را بهتر کشف کنید و بدانید چه تفاوتهای اساسی از فضای فرهنگی شهر بر زندگی، کار، و تحصیل شما تاثیر خواهد گذاشت.
اگر دانشجوی کارشناسی هستید و قصد ادامه تحصیل دارید، آیا به این فکر کردهاید که باید تحصیلات عالی خود را در کدام دانشگاه و کدام شهر ادامه بدهید؟ آیا بیشتر از اینکه در انتخاب خود به شهر محل تحصیل بیندیشید به این فکر میکنید که در کدام دانشگاه و یا چه رشتهای به تحصیل ادامه دهید؟ برای خیلی از شما، موضوع شهر محل تحصیل در اولویت انتخابهایتان قرار دارد اما گویا از پیش به سادگی هر چه تمامتر، درباره آن نتیجه گرفتهاید و پرونده آن را بستهاید. شاید دلایل رایجی وجود داشته باشد که اغلب دانشجویان دورههای پایینتر تحصیلی به آن فکر میکنند که مهمترین آنها فراغت و آسودگی تحصیل در شهر محل اقامت خانواده است. اگر مایل باشید، ما در این مقاله، زاویه جدیدی را به سوی این نگاه باز میکنیم و برخی از دلایل را مطرح میکنیم که شما را ترغیب کند با حساسیت و جدیت بیشتری به شهر محل تحصیل دانشگاهیتان بیندیشید، با تامل و دقت بیشتری، مطالعه کنید و با آیندهنگری تصمیم بگیرید.
اگر در این رابطه، نظر یا تجربهای دارید؛ میتوانید آن را با ما در میان بگذارید و یا از متخصصان ما در این باره مشورت بخواهید.
آیا به ایده دور شدن از خانه فکر کردهاید؟ درباره این ایده، چه حسی دارید؟ هیجان کشف محیطهای تازه در ذهن شما غالب میشود یا نگرانی از احساس غربت؟ در اینجا چند نکته وجود دارد که شما را به فکر وامیدارد تا آینده تحصیلی خود را در دانشگاهی دیگر و در شهری متفاوت رقم بزنید.
دیگر این شانس را نخواهید داشت
نقل مکان به یک شهر جدید برای تحصیلات دانشگاهی تا حدودی «یک بار در طول عمر» است. خب، شما میتوانید در هر مرحله از زندگی خود سفر کنید، یا حتی شهر محل زندگی خود را تغییر دهید، اما در حال حاضر، یعنی زمانی که هنوز دانشجوی جوانی هستید، خطرات کمتر و مسئولیتهای سبکتری وجود دارد که باید در نظر بگیرید. با این سن و شرایطی که دارید، آزادی بیشتری نسبت به گذشته دارید و در آینده برای تصمیمگیری آزادی کمتری از امروز خواهید داشت.
امتحان این شانس هزینه دارد؟ بله! هیچ تغییری بدون هزینه نیست. اما برای شروع، تسهیلات مالی، وامهای دانشجویی، و کمکهایی وجود دارد که نیاز شما را به دریافت پول از پدر و مادر یا دیگران کم خواهد کرد. در بسیاری موارد دانشگاههای کشور خوابگاه در اختیار شما قرار میدهند که کمتر لازم است به وام مسکن، یا تأمین مالی از سوی خانواده فکر کنید. روشن است که نقل مکان به شهری جدید برای تحصیل، به آسانی تحصیل در دانشگاه شهر خودتان نخواهد بود، اما ما درباره استفاده از یک فرصت برای امتحان کردن کیفیت و وضعیتِ زندگی در شهر دیگری از شهرهای کشور صحبت میکنیم.
این یک شروع تازه است
پس از 12 سال دوره دانشآموزی، و اگر در حال حاضر دانشجوی کارشناسی یک دانشگاه هستید، 4 سال تحصیل در یک دانشگاه، رفتن به دانشگاهی در شهر دیگر، یک شروع جدید و ضروری است. رفتن به یک شهر جدید، مخصوصا اگر از شهرهای کوچکتر به شهر بزرگتری اتفاق بیفتد، شروع جدیدی در زندگی شما است که آثار آن همیشه با شما همراه خواهد بود.
در شهر جدید، میتوانید خیلی چیزها را از نو شروع کنید، دوستان جدیدی پیدا کنید، استادان جدیدی را ببینید، در شهر و دانشگاه جدید میتوانید به درستی در را به روی روابط قدیمی که آنها را برای آرامش و رشد خود کافی نمیدانید ببندید و اگر بخواهید خودتان را کاملاً از نو کشف کنید.
دوستیهای واقعی ایجاد میکنید
بسیاری از دوستانی که قبل از رفتن به دانشگاه دارید، دوستان دوران کودکی شما بودهاند که به دلایلی مثل همسایگی، یا همشهری بودن، در کنار شما قرار گرفتهاند و خواسته یا ناخواسته رابطه با آنها را پذیرفتهاید. آنها افرادی هستند که برای همیشه میشناختهاید و افرادی که سالها با آنها معاشرت داشتهاید. دلیل آن در درجه اول این بوده است که فقط آنها کنار شما بودهاند و انتخاب دیگری نداشتهاید.
وقتی به یک مکان کاملاً جدید میروید، متوجه میشوید دوستیهایی که به وجود میآیند، عمیقتر و مهمتر هستند. همانطور که رشد کرده و بزرگ شدهاید، در آن شرایط دقیقاً میدانید که از «دوستی» چه میخواهید؟ وقتی بدانید که از دوستی چه میخواهید میتوانید دوستانی را انتخاب کنید که معیارهای دوستی شما را داشته باشند. دیگر آنها به دلیل هم مدرسه بودن یا همسایه بودن، در کنار شما و دوست شما نخواهند بود. در شهر جدید این فرصت را دارید تا به جای اینکه به دلیل احساس طولانی مدت، به کسی نزدیک شوید، در مورد ارتباطاتِ خود، انتخاب مستقل و واقعی داشته باشید.
استقلال به دست میآورید
این بزرگترین و احتمالاً مهمترین بخش از امتیازاتِ مهاجرت برای تحصیل یک دانشجو، به شهر دیگر است. احساس ناآشنایی و ترس از تنها ماندن، شما را ترغیب میکند که خودتان را قوی کنید. این قوی شدن، در یک وجه، کمک میکند که به خودتان بیشتر متکی شوید؛ ظرفیتهای خود را بهتر بشناسید؛ و برای تقویت خودِ مستقلتان، بهتر عمل کنید. اینکه مجبور باشید کارها را به تنهایی انجام دهید، واقعا شما را بزرگ میکند. در شهر دیگر حتی ناگزیر میشوید کارهای ساده مانند لباسشویی، رزرو نوبت دندانپزشکی و شستن ظرفهایتان را خودتان انجام دهید. شاید وقتی 19 ساله هستید، کمتر توجه داشته باشید که متکی بودن در این موارد به دیگران، چقدر از استعداد و ظرفیت شما را برای بزرگ شدن و قدرتمند شدن، میگیرد. وقتی خودتان را مجبور کردید که استقلال را تمرین کنید؛ و متوجه شوید که میتوانید روی پای خود بایستید؛ تازه طعم شیرینی که استقلال، به هر انسانی میدهد را حس خواهید کرد.
سازگارتر میشوید
سازگار شدن با سازشکار شدن تفاوت اساسی دارد. وقتی به یک شهر جدید نقل مکان میکنید، قدرت سازگاری شما افزایش مییابد. شهر جدید، هرچند شباهتهای زیادی با زادگاه و شهر محل زندگی شما دارد اما یک محیط کاملاً جدید است. بنابراین گاهی بدون هیچ ایدهای درباره اتفاق یا واقعهای که باید انتظارش را داشته باشید، مجبور هستید فقط با جریانی که هر روز پیش میآید، حرکت کنید. این وضعیت که همیشه منتظر غیرمنتظرهها باشید، به شما یاد میدهد که با زندگیِ آمیخته با اضطراب سازگار شوید. اگر انسانی نتواند با زندگی آمیخته با اضطراب سازگار شود، به دستِ آن، فلج خواهد شد. این وضعیت به شما کمک میکند که با اضطراب مقابله کنید. این تمرین را هرگز نمیتوانید در خانه و زیر سایه پدر و مادر به دست آورید.
از خانه قدردانی بیشتری خواهید کرد
آنگاه که در خوابگاه دانشگاه یا در محلی برای اقامت خود در شهر جدید، مستقر شوید و زندگیتان رنگ و بوی زندگی دانشجویی بگیرد، قدردانیتان از خانه بیشتر خواهد شد. وقتی برای خودتان آشپزی میکنید، به یاد خواهید آورد که غذای مادرتان چقدر خوب بوده است؛ وقتی شبها به خواب میروید، به یاد میآورید که تختخوابتان در خانه چقدر راحتتر بوده است، وقتی نتوانید در مراسم شب یلدا، در کنار خانواده باشید و خوش بگذرانید، آرزو میکنید که کاش در خانه بودید و کنار بقیه، هندوانه میخوردید و با فالِ حافظ مادر یا پدر، هیجان زده میشدید. حتی اگر از آن دسته جوانان هستید که مشتاق ماجراجویی و فرصتی برای پرواز از لانه هستید، فاصله دور و زمانهای طولانی دور از خانه، باعث می شود قدر آنچه را که پس از بازگشت در انتظارتان است بدانید.
بالاخره روزی، زمان جدا شدن از خانه فرا خواهد رسید. میتوانید آن را به دست تقدیر بسپارید تا برای شما رقم بزند یا خودتان پیشدستی کنید و مثل یک انسان بالغ و آزاد، دست به انتخاب بزنید. برای اغلب مردم، جایی در دنیا بهتر از خانه نیست اما خانه نمیتواند همیشه پذیرای ما برای زندگی تا پایان عمر باشد. باید مستقل شویم؛ راه خود را بشناسیم؛ قدرت بگیریم؛ و پیش برویم.
ادامه تحصیلات عالی یا حتی ورود به دانشگاه، بهترین فرصت را در اختیار جوانان قرار میدهد که تجربه گرانقیمتی از دور شدن از خانه بهدست آورند. وقتی در شهر خود انتخاب رشته میکنید و میمانید، این تجربه را به دست نمیآورید یا بهتر است بگوییم این فرصت طلایی برای کسب تجربهای گرانقیمت را از دست میدهید. خارج شدن از خانه برای تحصیل در شهر دیگر، شما را بزرگ میکند و در آینده تفاوت شما با سایر دوستان، همکلاسیها، و همکارانتان را نشان میدهد. علاوه بر این، غنای دانش و معلومات شما که قسمت اصلی آن خارج از کلاسهای درس و کتابهای درسی به دست میآید، در دانشگاه تازهای در شهری جدید بیشتر تضمین میشود.
اگر در این باره ابهام یا سوالی دارید میتوانید با پردیس توسعه انسانی در تماس باشید.