
چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
هر کس به دلیلی تصمیم به مهاجرت میگیرد. در دنیا که بگردیم، و دلیل مهاجرت را از افراد مهاجرتکرده بپرسیم، یک پاسخ میشنویم! البته آنها ابتدا کمی تامل میکنند و یک پاسخ کلیشهای میدهند، اما کمی که بیشتر میپرسی و دقیقتر میشود میبینی که دلیل هر کس با دیگری تفاوتهایی دارد که اتفاقا همان تفاوتها، نقش تعیینکننده در تصمیم به مهاجرت دارند.
پاسخهای مهاجران را که به فشردهترین شکل ممکن جمع کنی، به دو دلیل اصلی میرسی: 1) حس میکردم شرایط زندگی در زادگاهم برای من دشوار شده بود؛ 2) فکر میکردم شرایط زندگی برای من در کشور دیگر آسان است.
پردیس توسعه انسانی در نظر دارد، به دلیل ربط قدرتمند موضوع مهاجرت با «توسعه فردی» و «رشد»، سلسله مقالات و پادکستهایی را تهیه و ارایه دهد که این مقاله، اولین محصولات از آن سلسله است. از نگاه ما، مهاجرت، یک ابزار شکلگیری سرمایه انسانی و توسعه فردی است. بهطور طبیعی، مهاجرتِ سردرگم، با مهاجرتِ هدفمند، دستاوردهای یکسانی ندارند.
اگر در این زمینه، سوالی دارید یا احیاناً تصمیم به مهاجرت دارید و میخواهید از مشورت ما برای احتمال یک مهاجرت آگاهانه و هدفمند، که هم رشد و توسعه فردی و هم آرامش و احساس خوب شما را تضمین کند، بهرهمند باشید، با ما تماس بگیرید.
این شعر زیبای سهراب سپهری را بسیاری از ما شنیدهایم:
کفشهایم کو،
چه کسی بود صدا زد: سهراب؟
آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ.
مادرم در خواب است؛
و منوچهر و پروانه،
و شاید همه مردم شهر.
شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیهها میگذرد
و نسیمی خنک از حاشیه سبز پتو
خواب مرا میروبد
بوی هجرت میآید:
بالش من پُر آواز پَر چلچلههاست.
مهاجرت از نگاه من، دشوارترین تصمیم یک انسان بالغ در زندگی خود است که تمامی جنبههای زندگی، شامل همه تصمیماتی که تاکنون گرفتهای تا تمام اقداماتی که تا به امروز داشتهای را تحت تاثیر خود قرار میدهد. حتی نسیم این تصمیم هم که بوزد، باید هم، خواب را از چشم تو بروبد.
برای سفر، به لوازم و امکانات زیادی نیاز است که بهصورت سمبلیک، «کفش»، یکی از اصلیترین آنها است. در این مقاله قبل از اینکه فهرستی از لوازم مهاجرت را ارایه بدهم، به موضوع جدی و کلیدیتری میپردازم که اگر درباره آن به نتیجه رسیده باشی، با پای بدون کفش هم راهی خواهی شد و اگر نه، با هر وسیله و با بهترین امکانات هم دست به کار نمیشوی؛ یا نباید بشوی!
مهاجرت در طول تاریخ بشریت وجود داشته است و مردم قرنها به دلایل مختلف از زادگاه خود نقل مکان کردهاند. در آن عصر، قبایل کوچنشین در جستجوی مراتع جدید برای دامهای خود بودند، و برای یافتنِ مکانهای جدید برای شکار و ماهیگیری به هر جایی سر میزدند. پس از اینکه مردم شروع به مهاجرت کردند، در جستجوی زمینهای حاصلخیزتر و ایجاد سکونتگاههای جدید بودند. امروزه مهاجرت هنوز در سرتاسر جهان صورت میگیرد: این کار زمانی اتفاق میافتد که افراد با قصد زندگی و اقامت دائم در کشور دیگر، از کشور یا زادگاهِ خود عزیمت میکنند.
دلیلهای مهاجرت متفاوتاند: جستجوی فرصتهای شغلی یا اقتصادی؛ پیوستن به خانواده؛ و تحصیل، مهمترین دلایل هستند. در مرتبههای بعدی افراد برای فرار از درگیری؛ آزار دیدن، و کشته شدن؛ تروریسم؛ یا نقض حقوق بشر دست به مهاجرت میزنند. سرانجام در مرتبه سوم، مهاجرت برای مصون ماندن از اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوایی؛ بلایای طبیعی؛ یا سایر عوامل محیطی انجام میشود.
امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری در کشوری غیر از کشوری که در آن بهدنیا آمدهاند، زندگی میکنند. بر اساس گزارش سازمان مهاجرت جهانی، در تیرماه 1398، تعداد مهاجران بینالمللی در سراسر جهان بیش از 270 میلیون نفر تخمین زده میشود که 51 میلیون بیشتر از سال 2010 است. در حالی که برخی افراد دست به انتخاب میزنند، بسیاری دیگر، از روی ناچاری مهاجرت میکنند. بر اساس گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، در پایان دیماه سال 1398، تعداد کسانی که در سراسر جهان به اجبار آواره شدهاند، نزدیک به 80 میلیون نفر بوده است. این آمار نشان میدهد که بیشتر افراد به انتخاب خود و با تکیه بر یک دلیل معین، دست به مهاجرت زدهاند. از نگاه من، اگر برای مهاجرت خود دلیل محکمی نداری، حتی به یک مسافرت کوتاه هم نرو: مهاجرت جای خود دارد!
وقتی به مهاجرت فکر میکنی، یعنی میخواهی شرایط بهتری برای زندگیات داشته باشی؛ اما اینکه داری از چه چیزی فرار میکنی تا به شرایط بهتری برای زندگی برسی، خود اساسِ دلیل انسانها برای مهاجرت محسوب میشود. پیشنهاد میکنم مراقب باشی که دلیلی برای فرار از شرایط موجود، منطق مهاجرت را تایید نمیکند. موضوع پیچیدهتر از این حرفهاست!
حالا اینجا در این مقاله، بدون وارد شدن به بحثهای متکی بر برهان و منطق، دلایل پایهای و رایج مهاجرت در دنیا را با هم مرور کنیم. فعلا و در آغاز، به این فکر کن که دلیل یا دلیلهایی که شما را به سمت مهاجرت هل میدهد، چیست؟
این یکی از قدیمیترین و رایجترین دلایل مهاجرت است که مردم احساس میکنند برای فرار از درگیری و یافتن احساس امنیت، باید کشور زادگاه خود را ترک کنند. افرادی که در کشورهای جنگزده مانند برخی از مناطق خاورمیانه زندگی میکنند، برای فرار از جنگ و گریز از خطر، به این نتیجه میرسند که باید مهاجرت کنند.
تغییرات اقلیمی دلیل مهم دیگر برای مهاجرت است. گاهی اوقات قهرِ طبیعت انسان را بیخانمان و درمانده میکند. به دلیل طوفانهای ناگهانی، سیل، سونامی و بلایای طبیعی بزرگ، مردم فرار میکنند تا در محیط نسبتا امنتری زندگی کنند.
بسیاری از افراد برای فرار از بیکاری بالا و نبود فرصت درآمدزایی، با هدف ساختن زندگی که در آن از حداقل رفاه برخوردار باشند مهاجرت میکنند. مهاجران به دنبال استاندارد زندگی بالاتری هستند. اینجا فقط درباره پول صحبت نمیشود، بلکه استاندارد کیفیت زندگی مورد نظر است. نزدیک به دو سوم کل مهاجران بینالمللی در کشورهای با درآمد بالا زندگی میکنند.
برخی از مردم واقعاً معتقدند که از نظر ویژگیهای فکری یا جسمی، به زادگاه خود تعلق ندارند. بسیاری اوقات، اقلیتها، نیاز به مهاجرت از زادگاه خود به کشور دیگری دارند که با آنها با دوستی، صلح، و مدارا رفتار شود.
به ویژه جوانان برای ادامه تحصیلات عالی در رشتهای که ممکن است در کشورشان وجود نداشته باشد یا دانشگاههای بهتری در خارج از کشور موجود باشد؛ دست به مهاجرت میزنند. هنگامی که برای مدت طولانی از زادگاه خود دور باشید، به مکان جدید و شرایط زندگی خود خو میکنید و لذت بیشتری میبرید و ترجیح میدهید پس از تحصیل و گرفتن مدرک در همان کشور به زندگی خود ادامه دهید.
دنیا تغییر کرده است و اینترنت فرصتهای جدیدی برای همه باز کرده است تا بخواهند کنار کسی باشند که در آن سوی دنیا زندگی میکند. هر روز افراد زیادی به کشوری در آن سوی دنیا میروند تا در کنار عزیزانشان و کسانی زندگی کنند که دوستشان دارند. این دلیل آنقدرها هم که در ظاهر به نظر میرسد عجیب و غیر معمول نیست.
هنگامی که یکی از اعضای خانواده به خارج از کشور میرود، و بقیه اعضای خانواده میبینند که او چقدر خوب در کشور دیگر زندگی میکند، پیوستن به او برای یک زندگی جدید و لذت بردن از سبک زندگی متفاوت، دلیلی برای تصمیم به مهاجرت میشود. علاوه بر این، وقتی فکر میکنید که در ابتدای ورود به کشور دیگر، کسی را خواهید داشت که از شما حمایت کند، انگیزه بیشتری هم پیدا خواهید کرد.
برخی از مردم در جستجوی آزادی بیشتر در ابراز عقیده، از شرایطِ محدود کننده، مهاجرت میکنند. برخی برای به دست آوردن هویت جدید تابعیت خود را تغییر میدهند و برخی برای بهدست آوردن حقوق سیاسی بیشتر کشور خود را ترک میکنند.
اینها برخی از مهمترین دلایل مهاجرت مردم در سراسر دنیا بودند. اگر قصد مهاجرت داری، بهتر است همیشه اطلاعات دست اولی در مورد کشوری که قصد مهاجرت به آن را داری داشته باشی. اما پیش از آن باید یک بار دیگر بنشینی و با خود خلوت کنی و به دور از هیجانات گذرا، دلیل تصمیم به مهاجرت را از خود بپرسی؛ واقعا در هیچ کجای دنیا، همه چیز طلایی نیست.
در حالی که دلایل مهاجرت ممکن است متفاوت به نظر برسد، هر کسی که شروع به گرفتن تصمیم برای این کار میکند و قدمی برای مهاجرت برمیدارد، این کار را برای بهبود زندگی خود یا برای توسعه فردی انجام میدهد. این دلیل قانعکنندهای است اما در نظر داشته باش که مهاجرت بهعکس میتواند موجب نگرانیهای شدید و استرس شدید شود که برای سلامتی انسان خطرناک است. دو درس ساده از این مقاله بگیریم:
حالا وزن این دو دسته، دلایل نماندن و دلایل رفتن را در کفه ترازوی عقل و منطق بگذار و تصمیم بگیر.
«پردیس توسعه انسانی»، مشاوران آگاه و قابل اعتمادی دارد که میتوانند در این زمینه به شما کمکهای موثری داشته باشند. با ما در تماس باشید.
2 دیدگاه
فوق العاده عالی بود.
تصمیم بزرگی مثل مهاجرت حتما باید حساب شده انجام بشه.
ممنون از شما برای انتشار این مطلب مهم و کاربردی.
ممنون و سپاس از شما دوست عزیز