من رتبه‌بندی رو دوست ندارم!

رتبه‌بندی کارکنان

چرا نیروهای انسانی یک سازمان باید «رتبه‌بندی» شوند؟ برای تحققِ هدف مورد انتظار، رتبه‌بندی باید چگونه انجام شود؟ آیا تفاوتی بین «رتبه‌بندی» و «ارزیابی» وجود دارد؟ هنگام رتبه‌بندی باید به چه نکات و قواعدی توجه کنیم که به روحیه‌مان لطمه‌ای نخورد؟

همیشه هر فعالیت هدفمندی که انسان برای آن هزینه می‌کند باید ارزیابی شود. ارزشیابی از فعالیت‌ها به انسان این فرصت را می‌دهد تا مشکلات احتمالی را ببیند و برای رفع آنها اقدام شایسته انجام دهد. چون ادامه دادن خطا، شرط عقل نیست؛ باید خطا را به کمک ارزشیابی پیدا کنیم.

آیا تاکنون مورد ارزیابی قرار گرفته‌اید؟ چگونه؟ آیا فرایند ارزیابی را دوست داشته‌اید؟ آیا از نتایجِ به‌دست آمده، راضی بوده‌اید؟ آیا از فرایند ارزیابی آگاهی داشته‌اید و بر اساس شناخت، درباره آن قضاوت کرده‌اید؟ آیا می‌دانید که یکی از پیچیده‌ترین و دشوارترین کارکردهای سازمانی، ارزیابی از کارکنان است؟ برای ارزیابی از عملکرد کارکنان چندین روش وجود دارد: هر روش کاربرد و جایگاه خود را دارد. هرچند غایت همه روش‌ها کمک به شناسایی نقاط قابل بهبود عملکرد و بهسازی منابع انسانی است، اما مدیران باید مراقب باشند که از آنها به اشتباه به‌جای یکدیگر استفاده نکنند و با به‌کارگیری نادرست آنها، موجب خسارت نشوند. استفاده نابه‌جا، نه فقط هدف اصلی از ارزیابی را محقق نمی‌کند که به‌عکس باعث بروز آسیب‌های اضافه برای سازمان خواهد شد و رسوب تجربه‌های ناخوشایند از ارزیابی در آینه چشم‌انداز سازمان را هم کدر و مات خواهد کرد. خوب است یادآوری کنیم که رتبه‌بندی فقط یکی از انواع روش‌های ارزیابی کارکنان محسوب می‌شود.

حالا که در این روزها به‌دلایل مختلف و مهم‌تر از همه با ورود مباحث مربوط به رتبه‌بندی معلمان به فضاهای رسانه‌ای و عمومی، این موضوع جزو گفتگوهای عام مردم و به‌طور مسلم، معلمان قرار گرفته است، این مقاله در «پردیس توسعه انسانی» با هدف معرفی انواع ارزیابی‌ها و مخصوصاً «رتبه‌بندی» تهیه شده است: هر نیروی انسانی در سازمان باید دانش لازم درباره موضوعات کلیدی و مهم کار خود را داشته باشد تا درباره تصمیمات و رفتارهای نظام مدیریت سازمان، فارغ از نفع شخصی، قضاوت درست‌تری داشته باشد. قضاوت دقیق، به ما و روحیه و سلامتی ما لطمه کمتری خواهد زد.

ما مقاله دیگری در زمینه «رتبه‌بندی» با عنوان «هشدارها را جدی بگیرید» ارایه کرده‌ایم که به مدیران تذکر می‌دهد اگر از روش درست برای ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده نکنند، چه آفت‌هایی گریبان سازمان را خواهد گرفت. اگر مایل بودید آن را هم مطالعه کنید و هر نظر و پیشنهادی دارید با ما در میان بگذارید. 

با شناخت درست اصطلاحات شروع کنیم

وقتی یک دانش‌آموز دبیرستانی بودم، به اقتضای سن نوجوانی و غرور کاذبی که گاهی در آن سن گریبان دانش‌آموز را می‌گیرد، در کلاس درس زبان انگلیسی، به اقتضای بحثی که در کلاس درگرفته بود، درباره مردم یک شهر اظهار نظری کردم. معلم از من پرسید: “تا به حال به آن شهر رفتی؟ از اونجا چی می‌دونی“؟ من پاسخ دادم: “فقط شنیدم“! معلم خوب‌ام با خوشرویی گفت: “نمی‌تونیم بگیم از چیزی مثل یک ورزش، یک نوع غذا، یک شهر، یک آدم، یک فعالیت، یا هر چیزی خوشمون نمی‌آد در حالی که اصلاً اون ورزش رو انجام ندادیم و شناختی درباره‌اش نداریم؛ اون نوع غذا رو نخوردیم، یا مطلبی درباره‌اش نخوندیم؛ به اون شهر سفر نکردیم یا درباره‌اش اطلاعاتی نداریم؛ با اون فرد هیچ ارتباط و صحبتی نداشتیم؛ و کاری که دوست نداریم رو هیچ وقت انجام ندادیم. ما باید با یک چیز به اندازه کافی آشنا باشیم تا بتونیم درباره‌اش نظر بدیم. پشت هر ادعا و احساس‌تون درباره چیزی، دانش و استدلال باشه“. حالا اگر از ما بپرسند: “شما با رتبه‌بندی موافق هستید“؟ و پاسخ ما منفی یا مثبت باشد و بعد ادامه دهند: “درباره رتبه‌بندی چه می‌دانید؟ چرا با آن مخالف یا موافق‌اید؟ اگر در سازمان رتبه‌بندی نداشته باشیم، جایگزین آن چه باشد: ارزیابی عملکرد یا مدیریت عملکرد؟ بهترین شیوه ارزیابی نیروهای انسانی کدام است …”؟ شما چه پاسخی به سوال‌هایی مانند اینها دارید که بتوانید آن را با اعتماد به‌نفس و عالمانه بیان کنید؟

در زبان انگلیسی واژه‌هایی مانند evaluation, assessment, appraisal, rating, ranking  وجود دارند. معنای این واژگان این است که بتوانیم به روشی نظام‌مند و قابل دفاع، اطلاعاتی درباره نحوه عملکرد یک برنامه، وظیفه، رویداد، یا یک فرد داشته باشیم و آن اطلاعات را بر اساس معیارهای معین و عینی، برای ارزش‌گذاری بر نتایج یا دستاوردهای آن برنامه، وظیفه، رویداد، یا فرد مورد استفاده قرار بدهیم. ارزش‌گذاری از طریق «دادن عدد»، «ارزش کیفی»، یا «نماد» انجام می‌شود. برای مثال در مقیاس صفر تا 20، عملکرد دانش‌آموزی را 18 (ارزش‌گذاری از طریق نمره یا عدد) اعلام می‌کنیم؛ در مقیاس ارزش کیفی، نتیجه یک برنامه را «در حد انتظار» (ارزش‌گذاری کیفی) تعیین می‌نماییم؛ و ازطریق نماد یا استعاره، به فردی که در ارگان نظامی رشادت نشان داده است، «نشان شجاعت» (ارزش‌گذاری از طریقِ نماد) اعطا می‌کنیم.

هرچند این واژه‌ها تفاوت‌هایی از نظر هدف و کاربرد با یکدیگر دارند، اما معمولا با همین مفهوم مورد نظر قرار می‌گیرند. در زبان فارسی هم واژه‌هایی مانند ارزیابی، ارزشیابی، رتبه‌بندی، درجه‌بندی، سطح‌بندی، و نظایر اینها وجود دارد که کاربرد مشابهی دارند. در فرهنگ عامیانه شاید به کار بردن این واژه‌ها به‌جای همدیگر مشکلی به‌همراه نداشته باشد، اما در زبان تخصصی، هنگامی که ما در دنیای سازمان، به‌عنوان معلم، کارشناس، یا مدیر، با این واژگان و اصطلاحات سروکار داریم، انتظار منطقی آن است که معنی هر یک را به‌درستی بشناسیم و به‌جا به‌کار بگیریم.

تفاوت‌ها را ببینیم

برای اینکه محدوده مفهومی مقاله را بیشتر از حوصله شما باز نکنیم، از پرداختن به توضیح درباره تفاوت تمامی واژگان و اصطلاحاتی که مضمون ارزشیابی دارند پرهیز می‌کنیم و فقط 4 مورد از مهم‌ترین آنها که با هدف این مقاله متناسب است را مرور می‌کنیم.

رتبه‌بندی (ranting). یک نظام رتبه‌بندی سفت و سخت، عملکرد گذشته یک کارمند را شناسایی می‌کند تا بتواند نقاط قوت و ضعفِ او را در مقایسه با دیگران تجزیه و تحلیل کند.

ارزیابیدن (appraisal). یک نظام ارزیابی به مسائل کلیدی عملکرد هر کارمند مانند بهره‌وری یا رضایت شغلی می‌پردازد و اطلاعات ویژه‌ای برای هر کارمند تهیه می‌کند.

ارزشیابی (evaluation). فرآیند قضاوت درباره نحوه و ویژگی‌های عملکرد اعضا بر اساس معیارها و شواهد است.

ارزیابی (assessment). فرآیند مستندسازی دانش، مهارت‌ها، نگرش‌ها و باورها است که معمولاً با عبارات قابل اندازه‌گیری انجام می‌شود.

شاخص‌های اصلی رتبه‌بندی کارکنان چیست؟

قبل از ورود به فهرست فعالیت‌هایی که هر سازمان به‌عنوان رتبه‌بندی کارکنان انتخاب می‌کند، ابتدا ببینید که رتبه‌بندی بر اساس چه شاخص‌هایی انجام می‌شود؟ همانطور که گفتیم رتبه‌بندی کارکنان اعداد یا درصدهایی هستند که توسط مدیران آنها به کار کارکنان اختصاص می‌یابد. این کارها معمولا به صورت سالانه یا نیمه سالانه انجام می‌شود. رتبه‌بندی می‌تواند بر اساس شاخص‌های مختلفی مثل موارد زیر مطرح شود:

کیفیت کار: یک کارمند وظایف و پروژه‌های کاری خود را به خوبی انجام می‌دهد.

قابل اعتماد بودن: می‌توان روی کارمندی حساب کرد که به‌موقع حاضر شود و کار خود را تکمیل کند.

خلاقیت: کارمند همیشه نسبت به کار و وظایف خود، تفکر نوآورانه‌ای دارد.

رهبری: کارمند برای به عهده گرفتن مسئولیت و ایجاد انگیزه در دیگران تعهد و توانایی دارد.

ارتباطات: یک کارمند می‌تواند احساس، باورها، و دیدگاه‌های خود را چه به‌صورت شفاهی و چه به‌صورت نوشتاری بیان کند.

کار تیمی: کارمند برای کار سازنده و مثبت با دیگران، توانا است.

خدمات مشتری: نحوه برخورد یک کارمند با مشتریان رضایت‌بخش و خوب است.

اصلاحاتِ رتبه‌بندی‌های امروزی

در حال حاضر سازمان‌های پیشرو در حال یافتن راه‌هایی هستند تا رتبه‌بندی‌ها را تعاملی‌تر و مؤثرتر کنند تا از این طریق تجربیات مثبت‌تری برای مدیران و کارکنان ایجاد کنند. برای مثال 3 شیوه زیر برای رتبه‌بندی در این سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد:

خود ارزیابی: کارکنان قبل از اینکه از سوی سازمان رتبه‌بندی شوند عملکرد خود را ارزیابی می‌کنند. این کار به آنها اجازه می‌دهد مشخص کنند در مقایسه با امتیازی که مدیرشان به آن‌ها خواهد داد، آنها خودشان را چگونه نگاه می‌کنند؟

ارزیابی‌های 360 درجه: در این نوع ارزیابی، کارکنان نه تنها توسط مدیران، بلکه توسط همکاران، زیردستان و حتی مشتریان‌شان رتبه‌بندی می‌شوند. این نوع ارزیابی، دیدگاه جامع‌تری از نقاط قوت و ضعف یک کارمند ارایه می‌دهد و پس از تعیین رتبه وی، در پذیرش آن، به او کمک می‌کند.

بررسی‌های مستمر: در این شیوه، به‌جای منتظر ماندن برای رتبه‌بندی سالانه، بررسی‌ها به کارکنان و مدیران اجازه می‌دهد تا مذاکرات و صحبت‌های منظم و غیررسمی در مورد عملکرد داشته باشند. توصیه شده است این بررسی‌ها به‌صورت ماهانه، سه ماهه، یا حتی هفتگی، بسته به ترجیح طرفین، انجام شوند.

نگاه من و سازمان به رتبه‌بندی

همان‌طور که دیدید از میان چهار اصطلاح پر کاربرد با مضمون ارزشیابی، ما در این مقاله بر «رتبه‌بندی» تمرکز داریم. از نگاه سازمان‌ها، رتبه‌بندی چه ارزش و اهمیتی دارد؟ از نگاه کارکنان چه؟ چرا این موضوع اهمیت دارد که سازمان‌ها و افراد چگونه به رتبه‌بندی نگاه می‌کنند؟

رتبه‌بندی از نگاه سازمان

در حالی که توصیه می‌شود بهتر است «رتبه‌بندی» برای مقایسه کارکنان با یکدیگر مورد استفاده قرار نگیرد، اما در صورت مراعات همه جوانب فنی، نتایج رتبه‌بندی می‌تواند به مدیران کمک کند تا کارکنانی که عملکرد بالایی داشته‌اند را در سازمانِ خود شناسایی کنند. تخصیص یک مقدار عددی ساده به عملکرد هر یک از کارکنان، باعث می‌شود که مدیران در یک نگاه به‌راحتی متوجه شوند که کدام یک از کارکنان بهترین عملکرد را دارند و به همین ترتیب تا بدترین عملکرد نیروها شناسایی می‌شود.

همیشه بازتاب دادن عملکرد اعضا برای سازمان دشوار است؛ مخصوصاً وقتی که نتیجه آن مطلوب نیست و ممکن است باعث واکنش منفی کارکنان شود. رتبه‌بندی کمک می‌کند که سازمان، هزینه این موضوع را بپذیرد و به جای اینکه نتایج بازخوردِ ناخوشایند را، زیر فرش بکشد و مخفی کند، آن را به کارکنان نشان دهد و راهی برای بهبود عملکرد آنان و رفع نقایص عملکردی پیدا کند.

در محیط کار رقابتیِ امروز، رتبه‌بندی کارکنان، به ابزار مهمی برای اندازه‌گیری عملکرد و بهره‌وری کارکنان تبدیل شده است. ایجاد یک نظام رتبه‌بندی می‌تواند به شناسایی وظایفی که کارکنان نیاز به بهبود دارند کمک کند و برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای ایجاد تغییرات مثبت در عملکردشان، نقش تشویقی و انگیزشی داشته باشد. بر این اساس سازمان، رتبه‌بندی را ابزار مفیدی برای بهبود عملکرد کارکنان و تسریع در تحقق اهداف خود می‌داند.

رتبه‌بندی از نگاه کارکنان

کارکنان در طول ماه‌ها و سال‌ها می‌آموزند که نقاط قوت اصلی آنها چیست و باید در کدام‌ یک از شایستگی‌های خود تلاش بیشتری برای بهبود داشته باشند؟ کارکنانی که مدت‌ها با بهترین کیفیت عمل می‌کرده‌اند، از طریق رتبه‌بندی فرصتی خواهند یافت که از نگاه سازمان شناسایی شوند و به این دلیل مورد قدردانی قرار گیرند. همچنین نیروهایی که در حین عمل از درست و کامل بودن عملکرد خود اطمینان نداشته‌اند و جایگاه خود را از نظر سازمان نمی‌دانسته‌اند، در نتیجه ارزیابی، آینه‌ای را در برابر خود خواهند یافت که به آنها در خودشناسی کمک قابل توجهی خواهد کرد.

معمولا شنیدن نتیجه ارزیابی برای کارکنان با هیجان همراه است. به‌ویژه اگر نتیجه رتبه‌بندی برای آنان پایین‌تر از حد انتظار باشد، می‌تواند ضدانگیزشی باشد اما در صورت اطمینان از علمی و معتبر بودن روش ارزیابی، کارکنان از اینکه عملکرد خود را در آینه سازمان می‌بینند راضی خواهند بود.

با‌هم‌آموخته‌های پردیسانه

در این مقاله آموختیم که هر یک از ما به عنوان نیروی انسانی سازمان:

  • باید از ابتدای ورود به سازمان، به‌نحوی رفتار کنیم که در مرحله رتبه‌بندی، نگران و ناراضی نباشیم. برای مثال، توجه به رشد و بهسازی مداوم و توانمندکردن مستمر خود در حدود شرح وظایف، باید سرلوحه برنامه‌های شغلی ما باشد؛
  • همیشه برای رتبه‌بندی به مدارک و مستندات نیاز است. در طول دوره کاری، از خدمات خود به این نحو مراقبت کنید و برای زحمات خود بدین صورت ارزش قایل شوید که برای آنها، سند داشته باشید و مستندات خود را به خوبی و به‌دقت و مرتب، نگهداری کنید؛
  • بدون اینکه نیاز به رفتاری باشد که از نگاه دیگران «چاپلوسی» است؛ مناسبات انسانی خود را با دیگران، از جمله مدیران و کادرِ مدیریت، برقرار و مستحکم نگه‌دارید؛
  • اگر کارهای ارزشمند و مهم خود را بدون اطلاع دیگران به‌ویژه مدیران و سرپرستان انجام دهید، نباید انتظار داشته باشید که آنها از عالمِ غیب باخبر باشند و هنگامِ رتبه‌بندی همه آن کارهای شما را در نظر بگیرند. واقع‌نگر باشید و اصول کار در سازمان را بار دیگر مد نظر داشته باشید.

اگر به این نکات توجه داشته باشید، وقتی با موضوع ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی روبه‌رو می‌شوید، بی‌دلیل روی خود را برنمی‌گردانید و به همکاران خود نخواهید گفت: “من رتبه‌بندی رو دوست ندارم“!

برای مشاهده کامل درس، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.
دکتر محمدرضا آهنچیان
تولید کننده محتوی:
دکتر محمدرضا آهنچیان
پردیس توسعه انسانیی

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌‌های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »