
چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
انسانها بهطور طبیعی مایلاند تا در زندگی اجتماعی از سوی دیگران بهعنوان مرجع شناخته شوند. مرجعیت نوعی قدرت است و افرادی که از سوی جامعه بهعنوان مرجع شناخته میشوند دارای اثرگذاری و نفوذ در امور زندگی اجتماعی هستند. در گذشته افراد ریش سفید بهعنوان مرجع شناخته میشدند: ریش سفید بودن معادل خردمندی و قدرت تصمیمگیری در مسایل پیچیده فرض میشد. با تحولاتی که رخ داد، مرجعیت از ریش سفیدها به دانشکاران و افرادی منتقل شده است که به دانش تخصصی و روزآمد دسترسی دارند زیرا سمت و سوی حرکت جهان، «دانش» را بهعنوان سرمایه و ثروت شناسایی کرده است.
در فضای سازمانی ایران هم این تغییر رخ داده است: متخصصان و افراد حرفهای از نظر شأن و جایگاه سازمانی، بر کسانی که سابقه بیشتری دارند یا به اصطلاح ریش سفید هستند پیشی گرفتهاند. هرچند ارزشهای ما تا حد زیادی، جایگاه ریش سفیدان و حرمت آنها را حفظ کرده است اما همه بهخوبی متوجه تغییرات فرهنگی هستیم.
یکی از مهمترین عواملی که در مرجعیت ما در سازمان بیشترین تاثیر را دارد، مجموعه شایستگیهای عمومی، تخصصی، و حرفهای است. در سازمانهایی که شاید بسیاری از نیروها بدون انگیزۀ رشد و بالندگی مستمر وارد میشوند و کار خود را در حداقلِ انتظار انجام میدهند، احتمال موفقیت افرادی که ارادۀ تبدیل به یک مرجع تخصصی و حرفهای را دارند، آسانتر است. راهی که اغلب آنها انتخاب میکنند و موفق میشوند، برتری بر دیگران از نظر دانش، مهارت، توانایی و بهطور کلی شایستگی حرفهای و تخصصی است.
یکی از روشهای موفقیت در این مسیر، یادگیری و تسلط بر مهارتهایی است که اکثریت به آن نیاز دارند اما از آن شناخت کافی ندارند و یا به آن مسلط نیستند. در حال حاضر، یکی از مهمترین این مهارتها، اقدامپژوهی است که در همه دنیا به عنوان ابزاری مطمئن برای موفقیت نیروی انسانی شناخته میشود. امتیاز انحصاری اقدامپژوهی این است که فرد با تسلط بر آن به اتکای قدرت خود میتواند مسئلههای کاری خود را بشناسد و برای حل آن به بهترین تصمیمات دست یابد.
«پردیس توسعه انسانی» در این مقاله نیز در کنار شماست تا درباره نقش اقدامپژوهی در مرجعیت سازمانی، آخرین یافتههای علمی روز را با شما در میان بگذارد. خوشحال خواهیم شد اگر بعد از مطالعه این مقاله، تجربه، نظر، و پیشنهاد خودتان را با ما در میان بگذارید.
اگر میخواهید سازمان شما مکانی لذتبخش برای شما باشد، کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید انجام دهید. با تلاش برای حضور بهعنوان مرجع در محل کار، میتوانید روحیه گروهی را در بین همکاران خود بهبود ببخشید و تأثیر ماندگاری از خود به جا بگذارید. اقدامات شما بزرگ باشد یا کوچک، میتوانید تفاوت عمدهای ایجاد کنید.
«مرجعیت» عبارت است از استفاده از دانش، تجربه، و عقلانیتِ یک فرد برای ارزیابی یک موقعیت، تشخیص یک راه حل، و اطمینان از یک تصمیم. مراجع افرادی هستند که میتوانند در مورد تجربه کاری، عادات کاری، شخصیت، و مهارتهای دیگران نظر بدهند و به بهبود آن کمک کنند. هر کارمندی در سازمان، مانند جامعه، به یک مرجع نیاز دارد که باید او را با دقت انتخاب کند. «مرجع» میتواند نقشهای زیادی بازی کند که نوع و مشخصات آن بسته به نیاز هر فرد یا کارمند، متفاوت است.
اگر معلم هستید، میتوانید در مدرسه، نقش مثبت و کلیدی بازی کنید. در این رابطه سن و سابقه کار، نقش تعیینکننده ندارد، زیرا این که بخواهید «محلِ رجوع» همکاران خود باشید یا نه، بستگی به انتخاب شما دارد و اینکه بخواهید بر رفتار و عملکرد دیگران تاثیر بگذارید و با دانش خود، به آنها کمک کنید هم یک موضوع شخصی است.
اگر انتخاب کردید فردی باشید که در سازمان بر دیگران تاثیر دارد و حکم مرجع تخصصی و حرفهای آنان را پیدا کنید، راههای زیادی پیش روی شماست. برخی از آن راهها که بیشتر از بقیه، میتواند تحت تاثیر مهارتهای شما از جمله در اقدامپژوهی بهعنوان یک شایستگی حرفهای باشد را در زیر با هم مرور میکنیم.
به جای همدردی و تایید نظر همکارانتان درباره وجودِ مشکلات، تمام تلاش خود را برای یافتن و پیشنهاد دادن راهحلها صرف کنید. با نگاه کردن به مسایل سازمانی، با گرایش به حل مسئله، میتوانید نقش سازندهتری داشته باشید. همیشه باید سعی کنید به نسبت دیگران، از منظر متفاوتی به مسئله و موقعیت مسئلهای نگاه کنید.
اگر متوجه شدید که یکی از همکارانتان روز کاری پرمشغلهای دارد، یا در مسایلی دست و پنجه نرم میکند که انرژی او را گرفته است، برای کمک به او داوطلب شوید. آنها ممکن است از پیشنهاد شما برای کمک قدردانی کنند و یا پیشنهاد مهربانانه شما را قبول کنند. با کمک کردن، به دیگران و به مدیران نشان میدهید که یک عضو همراه و پشتیبان برای سازمان و برای بقیه همکارانتان هستید.
هر زمان که متوجه شدید تعادل در کارها و وظایفِ شما و توازن در محیط کارتان ضعیف شده است، نقش یک بزرگتر را بازی کنید و چیزی بگویید. اگر احساس میکنید ممکن است مدیرتان از مداخله شما ناراحت شود قبلا با وی مشورت کنید. شاید او بخواهد شما خاموش باشید تا خودش نقش ایفا کند: هیچ اهمیتی ندارد که چه کسی مداخله را آغاز خواهد کرد! وقتی توجه شما به مشکلات و کوششتان برای کمک به حل مشکلات دیگران افزایش پیدا کند، رفته رفته همه متوجه شایستگی شما در زمینه مسئلهیابی و پیشنهاداتتان برای حل مسایل سازمان و دیگران خواهند شد. کمترین چیزی که از توجه و حرف زدن شما عایدتان خواهد شد این خواهد بود که اطمینان خواهید یافت همه همکارانتان در محل کار احساس امنیت و رضایت میکنند.
کمی زمان بگذارید تا نقاط قوت و ضعف خود را در کار و در محیط کار بررسی کنید. از نقاط قوت خود برای انجام کارهای بهتر و کمک به دیگران استفاده کنید. از نقاط ضعف خود استفاده کنید تا مشخص کنید در چه زمینهای باید بهبود پیدا کنید.
هر زمان که فرصتی برای رهبری پروژه یا کاری دارید، آن را انجام دهید. این به همکاران شما نشان میدهد که شما میتوانید یک رهبر موثر باشید. بهعنوان یک رهبر، به دیگران نشان دهید که پذیرای نظرات یا ایدههای آنها هستید. به همین ترتیب، میتوانید با توجه کردن به جزئیات و متعهد بودن به کار خود، نشان دهید که یک رهبر کارآمد هستید.
در پنج راهی که برای نشان دادن قدرت اثرگذاری خود دارید، دانستن و انجام دادنِ اقدامپژوهی موثر خواهد بود. در اینجا نشان خواهیم داد که چرا اقدامپژوهی میتواند از ما در محیط کارمان یک مرجع بسازد. برای نمونه، مدرسه را بهعنوان سازمان، و معلم را بهعنوان نیروی انسانی انتخاب کردهایم تا بر این اساس مشخص شود که اقدامپژوهی چگونه میتواند به معلم کمک کند تا به مرجع دیگران تبدیل شود.
برای شما که حتی مدت کوتاهی در مدرسه اشتغال داشتهاید، آیا این ویژگیها میتوانند کمک کنند تا یک معلم، بیشتر مورد توجه و رجوع دیگران قرار بگیرد؟
اقدامپژوهی بر حل یک مسئله کاری یا مرتبط با محیط کار متمرکز است. هدف از اقدامپژوهی در آموزش و پرورش بهبود آموزش و یادگیری با اتخاذ رویکردی مشارکتی، تأملی و حل مسئله برای بررسی عملکرد کلاس درس است. این ویژگیها زمینهساز تبدیل هر معلم به یک مرجع در مدرسه است. اگر مایل هستید تا از طریق راه مطمئنی به نام «اقدامپژوهی» تبدیل به یک مرجع مورد اعتماد در مدرسه شوید، برای تسریع در این راه، توجه داشته باشید که باید: