
چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
در بخش قبلی و در پاسخ به یکی از دغدغههای کنونی والدین ما به معرفی و ضرورت هوش هیجانی کودکان پرداختیم. اهمیت هوش هیجانی برای تربیت یک فرزند شاد و موفق برای ما کاملا روشن است. قطعاً میتوان این ویژگی را درون افراد تقویت کرد و در واقع بخشی از آن نیز اکتسابی میباشد. به همین دلیل ما قصد داریم در این مقاله بهطور کامل درباره این موارد صحبت کنیم و بهترین تمرینات، بازیها و فعالیتها را برای تقویت هوش هیجانی کودکان به شما معرفی کنیم؛ پس تا پایان با ما همراه باشید.
راههای زیادی برای تقویت هوش هیجانی کودکان وجود دارد که از بین آنها برخی از مهم ترین و البته قابل دسترسترین را اینجا برای شما انتخاب و ارایه کردهایم. لازم است شما با کمک گرفتن از این روشها و بررسی رفتارهای کودکان در هر بازه سنی به بالاتر بردن هوش هیجانی آنها کمک کنید.
هر کودکی باید به درستی بتواند احساساتی که با آن ها مواجه میشود را از هم تشخیص دهد. شما میتوانید با نامگذاری و آموزش این حسها به آنها کمک کنید تا احساساتشان را بهتر بشناسند. مثلا زمانی که کودک شما به دلیل باختن در یک بازی احساس ناراحتی میکند. از او بپرسید که: “ناراحتی“؟
برای بهتر شدن این مهارت خودتان زمانی که چنین احساساتی را دارید سعی کنید با حالات چهره آن ها را به کودک نشان دهید و همان زمان نام احساس را نیز نام ببرید تا کودک به طور عملی نیز این احساسات را در شما ببیند و بیاموزد.
واژه هایی مشابه عصبانی، ناراحت، خوشحال، و دردناک، همگی از واژههایی هستند که برای بیان احساسات مورد استفاده قرار میگیرند.
سپس گام بعدی آموزش چگونگی مدیریت این حسها است. مثلا به کودک آموزش میدهید که در هنگام عصبانیت نفس آرام بکشد و برای کنترل حس خشم محیط را ترک کند. مانند بخش قبل بهتر است والدین خودشان نیز هنگام مواجهه با احساسات مختلف به خوبی آن ها را مدیریت کرده و نحوه مدیریت هیجانات را به کودک نیز نشان دهند.
2. بگذارید کودکتان راحت باشد
متاسفانه بسیاری از والدین به جای این که همراه کودک باشند و حس جسارت را در وجود او بدمند، دائماً در حال غر زدن و دعوا کردن با او هستند و مدام در حال استفاده از عباراتی همچون: دست نزن، بنشین، نکن، نگو و مانند اینها هستند. متخصصان به این والدین «والدین سمی» میگویند. والدین سمی نبودشان مفیدتر از بودنشان برای کودک است. رفتار چنین والدینی علاوه بر مشکلات زیادی مانند کاهش اعتماد به نفس، عدم خودباوری، ضعف فن بیان موجب ترسو بار آمدن کودک میشود. کودک ترسو قدرت و جسارت برقراری ارتباط با اطراف خود شامل اشیا و افراد را نداشته و به نوعی هوش هیجانی وی کاهش مییابد.
مسلما نمیتوان از چنین کودکی توقع رفتارهای هوشمندانه و مناسب داشت. پس تا دیر نشده است اگر شما جزو این دسته از والدین هستید، هر چه سریعتر تغییر رویه دهید و جلوی آسیب های بیشتر به کودک خود را بگیرید. کودک زمانی میتواند به لحاظ هوشی رشد داشته باشد که فرصت تجربه زندگی برایش فراهم شود. مسلما در تجربه کردن با شکست، خرابکاری و خطر مواجه خواهد شد اما وظیفه والدین محدود کردن او نیست بلکه در عین مراقبت از کودک باید با شکیبایی، فضای باز و راحتی برای تجربهی کودک فراهم کنند.
3. با کودک خود همدلی کنید
مهارت همدلی عبارت است از چگونگی درک احساسات افراد دیگر در شرایط مختلف. به عبارتی دیگر، همدلي يعني توجه داشتن و احترام گذاشتن به احساسات، نيازها و تقاضاهاي ديگران و نگران آنها بودن و همچنین، پذيرش آنها همانگونه كه هستند. همدلی با کودک در واقع راهی برای ایجاد ارتباط با او بوده تا از این طریق بتواند نیازهای خود را با والدین خود در میان بگذارد و این امر باعث افزایش مولفههای اساسی هوش هیجانی شامل خودآگاهی، عزت نفس و ایجاد انگیزه در او شده و موجب میشود که او متوجه شود از سوی والدین درک شده و مورد احترام و حمایت قرار گرفته است.
برای تقویت این مهارت سعی کنید تا جای امکان احساسات و واکنشهای خود را کنار گذاشته تا بدین گونه بتوانید شرایط را از دید کودک خود بنگرید و از این طریق او را درک نمایید.
بهعلاوه در رابطه با آن چه درون کودکتان میگذرد، قضاوت و نتیجهگیری نکنید. ابتدا یک قدم به سمت عقب بردارید و نسبت به آن چه در چنین موقعیتی نیاز است تا بتوانید کودک را بهتر درک کنید کمی تامل نمایید. در مرحله بعد با گوش دادن فعال به کودک و اجازه دادن به وی برای صحبت و توضیح بینش خود به او کمک کنید که حس کند، شنیده میشود. این کار موجب فعال شدن ذهن و اندیشه کودک برای یافتن راه حل می گردد. این رفتارها از سوی والدین باعث می شود که هم کودک مورد توجه شما واقع شود و هم این مهارت را به صورت عملی بیاموزد.
4. ورزش کردن را فراموش نکنید
علم اثبات کرده است که افراد پس از ورزش کردن جریان خون در مغزشان افزایش یافته و در نتیجه یادگیری کلمات جدید سریعتر رخ میدهد. ورزش در حافظه و یادگیری تاثیر زیادی دارد. تسهیل شدن فرایند یادگیری موجب تقویت مهارتهای هوش به طور کلی و هوش هیجانی به طور خاص خواهد شد.
شما تنها باید سعی کنید ورزش های مناسب هر سنی را برای کودک خود پیدا کنید و آن ها را به خوبی انجام دهید. این کار با یک سرچ ساده در اینترنت و یافتن ورزشهای مناسب کودک به راحتی قابل انجام است. به علاوه بردن روزانه کودک به فضای باز پارک ها و تشویق وی به داشتن تحرک و فعالیتهای جسمانی نیز نوع دیگری از ورزش محسوب میشود. مهم این است که این فعالیتها حتما روزانه یا حداقل روز در میان تکرار شود تا در بلند مدت اثر ماندگاری بر هوش هیجانی کودک بگذارد.
شاید بتوان گفت مهمترین فعالیت برای کودک در همه جنبههای رشد وی، بازی است. کودک زندگی کردن را با بازی تجربه و یاد میگیرد. بازی همراه با والدین علاوه بر ایجاد ارتباط خوب و سازنده با کودک میتواند ابزار مهمی برای پرورش انواع مهارتها به کودک محسوب شود. والدینی که به بازی با کودک اهمیت میدهند معمولا فرزندانی موفقتر و شادتر تربیت میکنند. بازیهای افزایش و تقویت هوش هیجانی کودکان بسیارند و برخی از آنها عبارتند از:
1. کشف کلمهها
تعدادی حرف به هم ریخته را در کنار یکدیگر بگذارید تا کودک با قرار دادن آنها در کنار یکدیگر، یک کلمه با معنا بسازد.
2. پیدا کردن چیزها
یک وسیله را قایم کنید و از او بخواهید که آن را بیابد. خودتان هم با انجام کارهایی مانند کم و زیاد کردن صدای خود یا هر چیز دیگر به نوعی او را راهنمایی کنید. به نوعی که از روی راهنمایی شما به وسیله مورد نظر برسد.
3. بازیهای سازهای
بازیهایی مانند انواع لگوهای خانهسازی، ابزار و آلات درست کردن اشیا میتوانند به رشد تخیل و هوش کودک کمک کنند.
4. پازلها
نوع دیگر بازیها، پازلها و انواع جورچینها می باشد. بهتر است نوع سختی این نوع بازیها با توجه به سن کودک به درستی انتخاب شود.
5. بازیهای تختهای
بازیهای سنتی مانند منچ، شطرنج، مار و پله نیز جزو بازیهای اثرگذار بر تقویت هوش هیجانی کودک محسوب میشوند.
6. دنبال کردن صدا
صدایی آرام از یک گوشه منزل پخش کنید و از کودک بخواهید آن را پیدا کند. شما میتوانید با تغییر منبع و جهت صدا، مهارت شنیداری کودک را تقویت کنید. مهارت شنیداری قوی یکی از راههای تقویت هوش هیجانی است.
7. یادگیری شعر و موسیقی
اثر شعر و موسیقی در تقویت هوش هیجانی را نمیتوان انکار کرد. طبق تحقیقات انجام شده کودک با آموزش نواختن یک ابزار موسیقی یا یادگیری انواع شعرها میتواند تا شش برابر رشد هوشی داشته باشد. والدین میتوانند از 4 سالگی آموزش کار با ابزارهای موسیقی را در برنامه کودک خود بگذارند و از اثرات بینظیر آن بهرهمند شوند.
اگر کودک را از همان سنین ابتدایی به ایجاد ارتباط با دیگران تشویق نکنید و او را به استفاده از حسهایش در جهان اطراف ترغیب نکنید، احتمال اینکه او به بیشترین توان هوشی خود برسد، کاهش پیدا خواهد کرد. این مسئله در مورد کودکانی که دچار بهره هوشی پایینی هستند هم صدق میکند.
کودک با هوش هیجانی پایین نمیتواند از عهده استرس برآید و به راحتی تحریک میشود. آنها توانایی تشخیص احساسات و نحوه درست رفتار در شرایط احساسی خاص را ندارند. بنابراین به محض قرار گرفتن در معرض احساسات ناخوشایند شروع به ناآرامی، عصبانیت، پرخاشگری یا برعکس آن انزوا، گوشهگیری و عدم تعامل با دیگران میکنند. کودکان با هوش هیجانی پایین، توانایی بر عهده گرفتن مسئولیت احساسات یا نقشی را که عملکردشان در ایجاد چنین شرایطی ایفا کرده است، ندارند. این کودکان در دوستیابی، رعایت قوانین بازی، همکاری و کارگروهی با همسالان، بیان احساسات با آرامش و مدیریت هیجانات خود ناتوان هستند. این ویژگیها متاسفانه آسیبهای جبرانناپذیری برای آینده کودک خواهد داشت که برخی از این آسیبها در بخش بعدی ارائه شده است.
عدم توجه به تقویت هوش هیجانی کودک موجب میشود که وی در بزرگسالی تبدیل به فردی شود که جهان را علیه خود تصور میکند و در هر شرایطی دیگران را مقصر ناکامیها و مشکلات زندگیاش میداند. این افراد نمیتوانند با ناامیدی کنار بیایند یا احساسات خود را مدیریت کنند. بنابراین مستعد رفتارهای مقابلهای، پرخاشگرانه و خرابکاری هستند تا دیگران را اذیت و آزار دهند. آنها با تحت فشار گذاشتن دیگران قصد دارند به آنچه میخواهند برسند. چنین افرادی معمولاً خودمحور هستند و صرفنظر از راههایی که انتخاب میکنند، کارهایی انجام میدهند تا تنها برنامه خود را پیش ببرند. تحمل و شنیدن نظر دیگران برای آنها غیر ممکن است. از نظراتشان ولو اینکه متوجه اشتباه بودن آنها شوند، کوتاه نمیآیند.کمبود هوش هیجانی تمام جنبههای زندگی شخص را تحتتأثیر قرار میدهد و در نهایت اطرافیان را نیز درگیر این مشاجرات میکند.
از آنجا که آنها مهارتهای اساسی اجتماعی لازم برای مقابله با احساسات دیگران و همچنین مهارتهای شخصی برای درک عواطف خود را ندارند، میتوانند دچار مشکلاتی از جمله: مشکل در حفظ جایگاه شغلی، عزتنفس پایین، مشکلات در حفظ روابط دوستی، ایجاد صمیمیت و حفظ طولانیمدت روابط صمیمیشان شوند.
اگر فکر میکنید فرزندتان به تاخیر رشد هوش هیجانی مبتلا است باید برنامهریزی کنید و زمانهای مشخص روزانه را حتما برای کار و بازی با وی اختصاص دهید. از جمله فعالیتهای اثرگذار مهمی که میتوان برای بهبود هوش هیجانی نام برد شامل: خواندن کتاب با صدای بلند، صحبت کردن و دریافت نظر وی در خصوص مسائل مختلف، بازی کردن، آشنا کردن وی با اشیا و افراد جدید، انجام بازیهای تخیلی و تلاش برای تقویت تخیل کودک، تهیه اسباب بازیهای آموزشی و استفاده از تصاویر رنگارنگ هنگام بازی و فعالیت میباشد.
برای اثربخشتر شدن یادگیری کافی است پاداشی برای واکنشهای کودک در نظر بگیرید، ابراز علاقه او را ستایش کنید و در قبال کندی و عملکردهای نادرست وی صبور بمانید. همواره به خاطر داشته باشید که اگر کودک را به دلیل کندی رشد او تنبیه کنید ممکن است سرخورده شود و انگیزه خود برای یادگیری را از دست بدهد.
از آنجا که طبق تحقیقات اثبات شده دوره طلایی رشد هوش هیجانی در کودکی رخ میدهد والدین و مربیان لازم است تا فرصت باقی است از این بازه زمانی بهترین بهره را ببرند. اگر شما نیز همچون سایر والدین دغدغهمند به دنبال بهترین آموزشهای عملی و تکنیکی برای افزایش هوش هیجانی کودک خود هستید، میتوانید به راحتی با کلیک کردن در این اینجا به بخش ثبتنام در کارگاه جامع افزایش هوش هیجانی کودک هدایت شوید. ما در پردیس توسعه انسانی با استفاده از مجربترین متخصصان و بهترین منابع علمی به شما کمک خواهیم کرد که صفر تا صد این مهارت را بیاموزید و به کار ببندید.
به فرزند خود توجه کنید، توجه کردن، تنها به این معنا نیست که اهتمام سطحی و عادی مانند سایر والدین را داشته باشید! اگر قرار باشد بهطور معمول پیش بروید، طبیعتاً همان نتایجی را خواهید گرفت که تاکنون افراد کسب کردهاند. این توجه به معنای وقتگذاری بیشتر برای کودک و به زبان سادهتر، سر و کله زدن با اوست.
بهصورت روزانه باید چند ساعت را برای انجام تمرین و بازیهایی که در این مقاله معرفی شد اختصاص دهید و جدای از آن، به کودک خود نشان دهید که مراقب او هستید و برای شما بسیار مهم است. این که کودک بداند شما علاوه بر والد بودن برای او یک حامی خوب نیز به شمار میروید، به او قوت قلب بسیاری میدهد و کمک میکند نسبت به وسایل و اتفاقات اطرافش با جسارت بیشتری رفتار کند.
طبیعتاً تا زمانی که هر فرد با چیزی درگیر نشود و در اصطلاح زیر و روی آن را در نیاورد، نمیتواند واکنش خوبی در برابر آن نشان دهد و به مرور زمان نسبت به همه چیز بی اعتنا میشود. در چنین شرایطی هوش کودک کندتر و دچار گوشهگیری و انزوا خواهد شد. بنابراین با اهتمام ویژه به کودک موجب افزایش جسارت در او شوید. با این روش کمک میکنید که کودک شجاعانه به سراغ کارها برود و با درگیر شدن با آنها،کم کم ضریب هوشی بیشتری هم پیدا کند.
2 دیدگاه
ممنون از شما. بسیار عالی بود.
سپاس از نظرات خوب شما پردیسیهای عزیز