
چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
در بخش اول این مقاله با مفهوم رفتار سیاسی، تاکتیکها و اصول اثرگذاری و نفوذ، و رابطه قدرت با وابستگی آشنا شدیم. ادامه سفر در راه شناخت مدیریت رفتار سیاسی را با محتوای زیر دنبال میکنیم.
شاید در اواسط قرن 20 قدرت صرفا در اختیار مدیران بود اما به مرور زمان این روند تغییرکرده است. یکی از این روندهای بسیار جذاب در سازمان های امروزی، قدرتمندسازی اعضا یا مشارکت دیگران در قدرت است.
در نمودار زیر تکامل قدرت در سازمان ها نشان داده شده است.
بر اساس روندی که در نمودار بالا دیدید، روشن می شود که عالی ترین درجه تکاملِ قدرت، تفویض آن به دیگران است. سخن گفتن از تفویض آسان است ولی در مرحلۀ عمل، به خاطر وجود برخی موانع برای مدیران دشوار است. این موانع عبارت اند از:
مدیران مایلند تا علاوه بر اینکه از قدرت کافی برای اداره سازمان خود برخوردارند، از نگاه کارکنان خود، فردی مثبت و مورد تایید ارزیابی شوند.
به طور کلی، نه فقط مدیران که بسیاری از ما اغلب می کوشیم تا تصویر خود در ذهن دیگران را مثبت جلوه دهیم. مدیریت مثبت دیده شدن از سوی دیگران تاکتیک هایی دارد که در برخی موارد از انها استفاده می شود. 7 مورد از این تاکتیک ها در زیر ارایه شده است. دانستن آنها به مدیران کمک می کند که در رفتار سازمانی خود با هشیاری بیشتری عمل کنند.
1. سازگاری: در این تاکتیک مدیر با عقاید یا انتخاب های دیگری توافق می کند تا از این طریق، موافقت و تایید او را جلب کند.
رفتارهای سیاسی شامل اعمال آگاهانه ای است که برای نفوذ توسط افراد یا گروهی به منظور دستیابی یا حفاظت از منافع شخصی صورت می گیرد. همه سازمان ها به یک میزان سیاسی رفتار نمی کنند بلکه عواملی وجود دارد که این رفتار های سیاسی را افزایش یا کاهش می دهند، این عوامل را می توان به دو دسته فردی و سازمانی تقسیم کرد. در نمودار زیر این دو دسته عوامل معرفی شده است.
رفتارهای سیاسی در سطوح مختلف سازمانی رخ می دهند که هر سطح ویژگی های ممتاز و خاص خود را دارا است. در شکل زیر این سطوح معرفی شده اند.
قدرت دستیابی به هدف، در سطح سازمانی، بیشتر از گروهی و در گروهی بیشتر از سطح فردی است.
پژوهشگران طیفی از رفتارهای سیاسی را شناسایی کرده اند که هشت تا از مهم ترین و پرکاربرد ترین آنها در تصویر زیر ارایه شده است.
به یاد داشته باشیم که هرچند نشان دادن رفتار سیاسی در سازمان، امر محتملی است و شاید بدون نشان دادن رفتار سیاسی، به عنوان یک مدیر یا نیروی انسانی سیاستمدار شناخته نشویم اما به یاد داشته باشید که مراعات اخلاق حرفهای اهمیت بیشتری از موفقیت در نشان دادن سیاستمداری دارد. در هر حال تاکتیکهایی که برای احراز رفتار سیاسی وجود دارد باید برای پیش بردن مقاصد جمعی و تسریع تحقق هدفهای سازمان به کار گرفته شوند.
اگر تا این نقطه از مقاله درباره رفتار سیاسی قضاوت منفی یا حس مثبتی پیدا کرده اید، اهمیت دارد اما باید بدانید که هیچ کس نمی تواند رفتارهای سیاسی در سازمان را حذف کند. اگر مدیر یا هر یک از کارکنان انتظار داشته باشند که فضای سازمان ها از چنین رفتارهایی پاک شود، به نحوی که در سازمان کسی دست به این گونه رفتارها نزند، انتظار بیهوده ای است! رفتارهای سازمانی، از پیچیدگی های زیادی برخوردار است که مدیریت آن را برای سازمان و شخص دشوار و گاه غیرموثر می سازد.
رفتارهای سیاسی در دوره های تاریخی و بر اساس شرایط امن و اطمینان اجتماعی کم و زیاد می شود. به عبارت دیگر، از آنجا که سازمان ها به محیط بزرگتر خود یعنی جامعه وابسته اند، در دوران رفاه و رونق، انتظار رفتارهای پیچیده سیاسی کمتر است.
برای آگاهی بیشتر از رفتار سیاسی و راههای مدیریت و کنترل آن میتوانید با پردیس توسعه انسانی تماس بگیرید.
ما در جامعه ای زندگی میکنیم که از انواع مختلف سازمانها تشکیل شده است، بنابراین کیفیت زندگی ما، به مدیریت یا فعالیت اثربخش در سازمان ها بستگی دارد. در دنیای ما رفتارهای سیاسی بخش جدایی ناپذیر هر سازمان است. رفتارهای سیاسی و تلاش برای کسب قدرت و نفوذ اگر تنها به قصد رسیدن به منافع شخصی نباشد بلکه به منظور نفوذ اجتماعی و تاثیرگذاری بر کارکنان، همکاران و مدیران برای تحقق هدفهای سازمانی باشد به بهبود عملکرد شخصی ما میانجامد و در نتیجه به اثربخشی سازمان کمک میکند. در این صورت، رفتار سیاسی یکی از ملزومات زندگی سازمانی خواهد بود که نه تنها یک ویژگی منفی نیست که منافع زیادی نیز برای افراد و سازمان، در پی خواهد داشت.
بار دیگر این نکته را هشدار میدهیم که انسان می تواند همه رفتارهای خود را به نحوی توجیه کند که تصویر واقعی از نیت خود برای رسیدن به منافع شخصی را در لایه های زیرین پنهان کند و ادعا داشته باشد که برای دیگران و برای منافع سازمانی تلاش می کند. این جمله قصار معروف را فراموش نمیکنیم که توجیه میخی است که در هر سوراخی فرو میرود.
وجه منفی رفتارهای سیاسی در شرایطی بروز می کند که تمامیِ انرژی، وقت و تمرکز کارکنان و مدیر را به خود مشغول کند، به نحوی که از انجام وظایف اصلی خود باز بماند یا بر دستاوردهای عملکرد، تاثیر منفی بگذارد. در چنین صورتی، این رفتارهای سیاسی باید توسط مدیران بالاتر کنترل و مدیریت شود و در سطح معقول نگه داشته شود.
شاید کلیدی ترین درس برآمده از مقاله حاضر این باشد که بدانیم اگر خواهان رشد و ارتقای شغلی و حرفه ای خود هستیم؛ اگر به عنوان مدیر، قصد داریم کارکنان یا دیگران با ما همراه و همدل باشند؛ و یا اگر به عنوان کارمند قصد داریم توانمندی خود را به مدیران نشان دهیم، ناگزیر از آموختن روشها و تکنیکهای رفتار سیاسی هستیم.
مخصوصا اگر مدیر هستید باید برای کسب قدرت و ایفای نقش مهم و کلیدی در سازمان به دنبال افزایش نفوذ و اثرگذاری باشید؛ باید مهارت ها و توانمندی های خود در این زمینه را افزایش دهید تا به مدیری کارآمد و منحصر به فرد برای سازمان خود تبدیل شوید. ضروری است تا هر مدیری بداند که موفقیت در نفوذ به معنی تضمین موفقیت در تحقق هدفهای سازمان نیست، زیرا نفوذ در نیروهای انسانی که از توانمندی و رشد کافی برخوردار نیستند کاشتن بذر در زمینی است که استعداد حاصلخیزی ندارد. برای اینکه از کوشش خود در بهبود رفتار سیاسی و افزایش نفوذ، حداکثر بهره را ببرید، باید از پیش، دست به اقدام جدی برای توسعه و بهسازی منابع انسانی خود بزنید.
این بخش از مقاله برداشتی از کتاب دکتر علی رضائیان با عنوان «مدیریت رفتارهای سیاسی در سازمان» است. هدف پردیس توسعه انسانی از این برداشت، آشنایی با رفتار سیاسیِ سازمانی به عنوان یکی از موضوعات کلیدی و مهم برای موفقیت مدیران و نیروهای انسانی در سازمان است.
منبع : رضائیان، علی. (1394). مدیریت رفتارهای سیاسی در سازمان(مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته). چاپ نهم. تهران: انتشارات سمت.