
چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
پدیده فرار مغزها، پدیده جدیدی نیست و جریان مهاجرت نخبگان از یک کشور به کشور دیگر بسیار اتفاق میافتد. در واقع این پدیده نمایانگر عدم مطلوبیت سیستم جذب و نگهداشت افراد با استعداد در کشور مبداء است. یکی از چالشها و مسائلی که در محیطهای دانشگاهی و نظام آموزش عالی وجود دارد، موضوع شناسایی و پرورش دانشجویان با استعداد است. در آموزش عالی، «مدیریت استعداد» نقش مهمی در حفظ و توسعه سرمایههای انسانی استراتژیک ایفا میکند.
در مقاله «مدیریت استعداد در مدیریت منابع انسانی» به توضیح مفاهیم استعداد و ارکان آن، مدیریت استعداد، پرورش استعداد، و توسعه استعداد پرداختیم. «پردیس توسعه انسانی» در این مقاله به طور ویژه به فرایند مدیریت استعداد در دانشگاهها میپردازد.
برای بسیاری از ما اهمیت مدیریت استعداد روشن است. تنها برای بررسی مهمترین دلایلی که به ما اعلام میکند توجه به «مدیریت استعداد» یک الزام است که جایگزینی برای آن وجود ندارد، 3 دلیل اصلی را مرور میکنیم:
1. کمک به برقراری شایستهسالاری: مدیریت استعداد برقراری نظام شایستهسالاری را در آموزش عالی تسهیل میکند. در واقع مدیریت استعداد، مدیریتی است که به افراد با توجه به شایستگی آنها بها میدهد. مدیریت استعداد با تحلیل شایستگیهای افراد آنها را از یکدیگر تفکیک میکند.
2. ایجاد انگیزه برای رشد و توسعه: مدیریت استعداد سبب میشود تا دانشجویان با شناسایی پتانسیلها و ظرفیتهای خود و سعی در پرورش آنها خود را به دایره منابع استعدادی دانشگاه نزدیک کنند. در واقع مدیریت استعداد شرایطی را فراهم میکند که همه سعی در شکوفایی استعدادهای خود داشته باشند.
3. ارتباط بین استعدادها و عملکردها: نظام آموزش عالی با سرمایهگذاری بر استعدادهای دانشجویان، عملکرد خود را بهبود میدهد و به افزایش بهرهوری خود کمک میکند.
اجرای برنامههای مدیریت استعداد نیازمند ابزار مناسبی است که بتواند استعدادهای واقعی را شناسایی کند و فرایند مدیریت استعداد را در مورد آنها به اجرا در آورد. به این منظور، نظام آموزش عالی و دانشگاه باید دارای یک نظام ارزیابی عملکرد مناسب و موثر باشد؛ چرا که از این طریق میتواند دانشجویان مستعد و دارای شایستگیهای آشکار و پنهان را شناسایی نماید.
با در اختیار داشتن یک نظام قابل اعتماد ارزشیابی استعداد، دانشگاه باید یک نظام ارتباطی منطقی و کارآمد داشته باشد که همه دانشجویان با استعداد را در دامنه ارتباطات خود قرار دهد. در حلقههای استعداد که تشکیل خواهید شد، اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاهی باید دارای سبک مربیگری باشند که بتوانند شایستگیهای دانشجویان مستعد را تحت هدایت خود گسترش دهند. در این صورت دانشجویان بهتر میتوانند برای مسایل، راه حلهایی را پیدا کنند؛ عملکرد و رفتار خود را بهبود ببخشند؛ نگرش متفاوتی داشته باشند؛ و تجربههای موفق خود را با سایر دانشجویانِ با استعداد، به اشتراک بگذارند.
بر اساس مطالعات علمی معتبر، 3 دسته عوامل وجود دارند که میتوانند بر مدیریت استعداد در دانشگاه اثر بگذارند:
1. عوامل فردی: توانمندسازی روانشناختی، سرمایهگذاری بر رشد خود، پرورش حس تعلق اجتماعی، یادگیریِ مهارتهای اجتماعی، از جمله عواملی میباشند که در بعد عوامل فردی، بر مدیریت استعداد دانشجویان اثرگذار هستند. دانشجو در این زمینه مسئولیت اصلی را بر عهده دارد اما دانشگاه نیز بنا به سلسله مراتب استعدادهای تحصیلی دانشجویان باید، دانشجویان را هدایت کند و ضمن برنامهریزی یک نظام انگیزشی، فرصت رشد و پیشرفت را برای آنان فراهم آورد.
2. عوامل سازمانی: ابتدا باید تعریف دقیقی از استعداد در دانشگاه ارایه و مبانی فلسفی مدیریت استعداد مشخص شود. سیاستهای دانشگاه، بودجه و منابع آن باید شفاف و روشن باشد و همگان از آن آگاه باشند تا آزادی و استقلال علمی در دانشگاه حاکم شود. برنامههای بهبود کیفیت آموزش برای دستیابی به آموزش سطح بالا و ایجاد خلاقیت و طرحهای بلندپروازانه، اشتراکگذاری دانش و درنظرگرفتن ظرفیت دانشگاه برای مبادله دانش و همچنین شبکهسازی اجتماعی و ارتباطات جدید و ایجاد فرصتهایی برای تشکیل تیمهای خودگردان از جمله عوامل سازمانی مدیریت استعداد دانشجویان میباشد.
3. عوامل مدیریتی: این عوامل بیشتر بر برنامهریزی برای جذب، توسعه و نگهداشت دانشجویان، آشنایی با نقاط قوت و ضعف و مهارتهای خاص آنان اشاره دارد. همچنین میتواند شامل مشارکت در تدوین چشمانداز و ماموریت سازمان دانشگاه و درگیر کردن دانشجویان در فرایندهای تصمیمگیری و به عبارتی تفویض قدرت تصمیمگیری باشد.
مدیریت استعداد نیز مانند هر شکل دیگری از «مدیریت»، دارای فرایندی است که هر مرحله از فرایند، باید با دقت شناخته شود و با حساسیت، به اجرا درآید. از میان مدلهای متعددی که در مدیریت استعداد توسط صاحبنظران پیشنهاد شده بود، ما مدل پنج عاملی فیلیپس و راپر (2009) را برای استفاده در دانشگاههای ایران مناسبتر یافتیم. لازم به ذکر است که این مدل، برای همه سازمانها پیشنهاد شده است اما کاربرد آن در دانشگاهها روا و متناسب خواهد بود.
1.جذب: همواره يكي از معضلات در سيستمهای سازمانی انتخاب و جذب افراد مطلوب بر مبنای شاخصهای مناسب است. افراد در سازمانها از ویژگیهای شخصیتی و کاری متنوعی برخوردارند و این وظیفه مدیریت سازمان است که تواناییها و استعدادها و حتی نقاط ضعف را شناخته و آنها را مدیریت نماید. مدیر باید به تفاوتهای فردی تک تک افراد به چشم یک فاکتور مهم نگریسته و بتواند از این تواناییها و استعدادهای بالقوه به نحو مطلوب و در جای مناسب استفاده نماید. این موضوعی ا ست که امروزه تحت عنوان مدیریت تنوع در دنیا مطرح شده و مدیریت استعداد را نیز در بر میگیرد که توجه بسیاری از مدیران این عرصه را به خود جلب کرده است.
2. انتخاب افراد مستعد: هدف از فرآیند انتخاب، گزینش افراد از بین کاندیداهای واجد شرایط است که بتوانند به بهترین نحو کار موردنظر را انجام دهند. آزمون استعداد، آزمون سنجش میزان علاقه، ارزیابی شخصیت، مصاحبههای رفتاری و آزمونهای دانش شغلی برای انتخاب و انطباق درست فرد با شغل موردنظر بسیار متداول است.
3. به کارگیری استعدادها: سومین مرحله از فرآیند مدیریت استعداد پس از انتخاب افراد با استعداد، به کارگیری آنها در مکان و زمان مناسب است. درگير نمودن افراد به صورت هاي مختلف نظير توجه به خلاقيت و نوآوري، پذيرش مسئوليت شخصی برای اتفاقاتی كه روي ميدهد و تمايلات اخلاقی براي موفقيت سازمان ميتواند وجود داشته باشد.
4. توسعه دادن: فرد با استعدادی که پتانسیل رشد و پیشرفت را دارد، اگر وارد سازمانی شود که امکان هیچگونه توسعهای در آن وجود نداشته باشد، یقینا در آنجا دوام نخواهد آورد. توسعه یک فرآیند بلند مدت است که باید به طور منظم ارزیابی شود تا تعداد کاندیداهای توسعه یافته مشخص شود و بتوان در زمان مناسب بین این افراد با پستهای جذاب مناسب برای آنها تناسبی ایجاد نمود.
5. نگهداری: نگه داشتن افراد پيوند بسيار تنگاتنگ و نزديكي با سيستم مديريت عملكرد سازمان دارد. توجه به چالشها و انتظارات نسل جوان براي نگهداشت آنها بسيار مهم است. در این راستا، تدوین نوعی رویکرد شایستهسالاری یکی از راهکارهای اصلی است.
در این مقاله در کنار هم آموختیم که؛
سیف، پرستو؛ فرهادیان، همایون؛ چیذری، محمد (1395). مدیریت استعداد در نظام آموزش عالی ایران. ترویج علم. 7 (10).
کارت رایت، راجر (1387). مدیریت استعداد: نگاهی نو به توسعه سرمایه انسانی، ترجمه علی محمد گودرزی و سید جمال حسینی، تهران: انتشارات رسا، چاپ اول.
Hughes، J.C. & Rog، E. (2008). Talent management A strategy for improving employee recruitment, retention and engagement within hospitality organizations.
Moczydłowska, J. (2012).Talent Management: Theory and Practice of Management.The Polish Experience .International Journal of Bussiness.Menagment.Eco.Res. 2012,432-438,3(1)
Phillips, D.R. & Kathy O.R. (2009).” A framework for talent management in real estate”, Journal of Corporate Real Estate,Vol.11 Iss:1,pp.7-16.
Soleymani, M; Abbaspour, A; Rahimian, H, Taheri, M (2020). Presentation of Managing Talent Model in Iran’s Higher Education System: A Model Based on Grounded Theory. Jundishapur Education Development Journal. 11 (2).
2 دیدگاه
سلام بسیاردعالی بود باامید به اینکه بتوانیم با مدیریت صحیح استعداد افراد از فرار مغزها جلوگیری کنیم
سلام و سپاس از شما و نکات خوبتان