مدیریتِ محبوبیت - چگونه نیاز به «محبوبیت»، مانع موفقیت من نشود؟

مدیریت محبوبیت

شاید ندونیم محبوبیت چیه اما حدس می‌زنم برای خیلی از ما، محبوبیت یک ویژگی دوست داشتنی‌‌ست. مثل این که دقیقاً ندونیم خوشبختی چیه اما به این واژه، نگاه مثبتی داشته باشیم. از سال‌های اول تولد تا بزرگسالی، در خانواده، کلاس درس، سازمان، و جامعه، در صورت داشتن محبوبیت، انسان شاد و پر انرژی‌تری بوده‌ایم. محبوبیت یک احساس شخصی، و وابسته به قضاوت فرد درباره وضعیتی است که در نگاهِ دیگران داره. شاید گاهی برای به دست آوردن این احساس، جنگیده باشیم اما حالا شاید وقت اون رسیده باشه که کمی بیشتر درباره این اصطلاح بدونیم و ببینیم که محبوبیت چه نقشی می‌تونه در زندگی ما داشته باشه و تلاش برای به دست آوردن محبوبیت، چه کمکی می‌تونه به رضایت ما از زندگی و احساس کامیابی ما داشته باشه؟ وقتی به آینده‌ای که در حال ساختن اون هستین فکر کنین، می‌بینین چنین واژه‌هایی که همیشه به سادگی از کنار اون می‌گذشتین، در شکل‌گیری آینده‌ دلخواه‌تون اهمیت فوق‌العاده‌ای داره.

آیا واقعا به دنبال محبوبیت هستیم؟

همه انسان ها به دنبال دستیابی به آرمان و آرزوهای خود از زندگی هستند اما شاید به تعداد هر انسان، آرمان‌های ما با هم تفاوت داشته باشد. اگر بگوییم تعداد زیادی از انسان‌ها به دنبال شهرت هستند، یا در پی کسب قدرت هستند، نباید گمان کنیم که «شهرت» و «قدرت» نزد تک تک آنان یک معنی دارد و دارای یک کاربرد و اثر است. در همین قیاس، هر یک از ما معنی و انتظار متفاوتی از محبوبیت (popularity) داریم، اما در کوشش برای تحقق آرزوهایمان با هم مشترک هستیم.

یک لحظه کوتاه به این سوال فکر کنید که «محبوبیت» شما با تعریفی که از آن در ذهن دارید، نزد دیگران چه قدر است؟ آیا از کیفیت و میزان آن، احساس رضایت می‌کنید؟ آیا فکر می‌کنید محبوبیت شما کمتر از میزانی است که دوست دارید؟ آیا فکر می کنید میزان محبوبیت شما در کارایی شما اثر ندارد؟ آیا جزو کسانی هستید که معتقدند، بگذار دیگران هر چه دوست دارند درباره آن فکر کنند؛ برای من اهمیتی ندارد؟ پیش از هر چیز بگذارید ابتدا درباره مفهوم «محبوبیت» بیشتر بدانیم.

محبوبیت یک مفهوم اجتماعی است اما بازتاب آن می‌تواند دارای اثرات شخصی باشد. اگر این بازتاب با انتظارات ما یکسان باشد احساس رضایت می‌کنیم و در غیر این صورت می‌تواند احساس ناخشنودی از زندگی را به همراه داشته باشد.

محبوبیت وقتی معنی پیدا می‌کند که تعداد زیادی از مردم فردی را دوست داشته باشند یا از او حمایت کنند. با اینکه محبوبیت ویژه انسان‌ها نیست و شامل اشیا، شخصیت‌های کارتونی، برخی حیوانات و چیزهای دیگر هم می‌شود اما بیشتر از همه درباره انسان معنی و جایگاه دارد. محبوبیت برای انسان‌ها، به کیفیت هواخواهی و میزان دوستداری ما توسط دیگران بستگی دارد.

تفاوت محبوبیت و شهرت. محبوبیت و شهرت (fame) مفاهیم به هم نزدیکی هستند که گاهی با هم اشتباه گرفته می شوند. می‌توانید امتحان کنید که آدم‌های نزدیک شما، چه درکی از این دو مفهوم دارند؟ محبوبیت، به این معنی است که تعداد زیادی از مردم فردی را دوست داشته باشند، در حالی که «شهرت»، یعنی تعداد زیادی از مردم، فردی را بشناسند. بر این اساس شاید فردی شهرت زیادی دارد اما برای مردم محبوبیت ندارد.

تفاوت محبوبیت و منزلت. با وجود وجه اشتراکِ مفهومیِ محبوبیت و منزلت، این دو اصطلاح، معنی و کاربرد یکسانی ندارند. «منزلت» (respect) در نتیجۀ مورد تحسین و احترام قرار گرفتن از سوی دیگران به وجود می‌آید. منزلت، احساسی است که در نتیجه قدردانی و تحسین عمیق نسبت به شایستگی، موفقیت، یا خدمات فرد، از سوی دیگران به او داده می‌شود. وقتی کسی منزلت پیدا می‌کند، مردم با احترام و تحسین درباره او فکر و با او رفتار می‌کنند. در نظر داشته باشید که فردی می‌تواند دارای منزلت باشد اما از محبوبیت برخوردار نباشد. برای مثال ممکن است مردم برای یک شخصیت علمی که تمام عمر خود را صرف پژوهش و پیشرفت علم کرده است منزلت قایل باشند اما او نزد آنان محبوبیت نداشته باشد. 

تفاوت محبوبیت و تعلق. شاید برای ما، محبوبیت واژه شناخته شده‌تری تا تعلق باشد، اما پیوندهای زندگی ما با «تعلق»، بیشتر از محبوبیت است. چگونه به تعلق دست پیدا می‌کنیم؟ وقتی احساس کنیم از سوی دیگران به عنوان یک عضو پذیرفته شده‌ایم، به «تعلق» (belongingness) دست می‌یابیم. وقتی به جمع، گروه، یا جامعه‌ای تعلق داشته باشیم و خود را از آنان بدانیم، در میان آنان احساس خوشحالی و راحتی داریم. فاصله تعلق با محبوبیت آشکار و قابل درک است. فردی ممکن است نزد مردم، محبوبیت داشته باشد اما به آنها احساس تعلق نکند. یک ورزشکار معروف جهانی را در نظر بگیرید که ده‌ها میلیون نفر در سراسر دنیا او را می‌شناسند و دوست دارند اما او به اکثریت آنها احساس تعلق ندارد، زیرا نیاز به تعلق، در میان خانواده، تعداد محدودی از دوستان، و به‌طور کلی جمع برگزیده‌ای از انسان ها، تأمین می‌شود.

آیا ما به محبوبیت نیاز داریم؟

طبع بشر به نیازهایی مانند «تعلق» و «احترام»، گرایش عمومی دارد هرچند شاید حتی این نیازها برای عده‌ای از انسان‌های کره خاکی اهمیتی نداشته باشد. به خودتان نگاه کنید! آیا تاکنون و در تجربه‌های قبلی زندگی، به این نیاز که بخواهید شهرت داشته باشید؛ از منزلت و شأن بالایی برخوردار باشید؛ یا محبوب باشید، فکر کرده‌اید؟ آیا محبوبیت آنقدر برایتان اهمیت داشته است که برای به دست آوردن آن تلاش کرده باشید؟

طبیعی است که «محبوبیت» مانند تعلق و منزلت، جزو نیازهای اساسی انسان نیست اما در یک بستر فرهنگی-اجتماعی، تعداد زیادی از انسان‌ها خواستار به دست آوردن آن هستند. بسیاری از نیازهای عاطفی که در ظاهر برای موفقیت ما نقش کلیدی ندارند، می‌توانند انرژی و انگیزه ما برای کوشش در مسیر هدف‌های زندگی باشند. میزان توجه ما به نقش محبوبیت برای دستیابی به احساس رضایت از زندگی، بستگی مستقیمی به ارزش‌های اجتماعی و خصوصیات فرهنگی دارد که ما در آن زندگی می‌کنیم.

یافته قابل اعتماد علمی وجود ندارد که نشان دهد «محبوبیت» در فرهنگ ایرانی تا چه اندازه می‌تواند رفتارهای اجتماعی ما را تنظیم کند و نشان بدهد که این نیاز در جامعه ما، به نسبت سایر فرهنگ‌ها، چه جایگاه و ارزشی دارد؟ اگر هم چنین تحقیقی انجام شده و قابل استناد بود، نمی‌توانستیم تصور کنیم که میزان توجه هر یک از ما به محبوبیت، دقیقاً مشابه الگوی جامعه ما، در این رابطه است. بنابراین ناگزیر باید به تجربه‌های شخصی خود بازگردیم و بر اساس نقش و جایگاه محبوبیت در زندگی گذشته، میزان تاثیر آن بر رفتار و عملکردمان را بفهمیم.  

برای پاسخ کامل تر به این سوال که: آیا ما به محبوبیت نیاز داریم؟ اجازه دهید تا موضوع را بر اساس دو رابطه قابل بحث ادامه دهیم.

1) رابطه محبوبیت و رشد.

محبوبیتِ یک فرد به معنای رشد یافتگی او نیست. رشد یافتگی یعنی در همه ابعاد وجود انسانی، شامل شناختی، اجتماعی، عاطفی، و حسی-حرکتی، بتوانیم به تناسب، توانایی‌ها و قوای نهفتۀ خود را در حد و میزان معین به فعل تبدیل کنیم. بعضی ممکن است گمان کنند اگر مدتی در کنار فردی که دارای محبوبیت زیادی است زندگی کنند، می‌توانند استعدادها و قوای خود را رشد دهند. روشن است که تضمینی برای انتظار از این نتیجه نیست! شاید در تصور هم نگنجد که زندگی با یک فرد دارای محبوبیت زیاد، مانع از رشد دیگری شود. یک فرد محبوب می‌تواند در یک زمینه و در یک دوره زمانی در میان تعداد زیادی از مردم، شناخته شده و مورد توجه باشد. 

2) رابطه محبوبیت و موفقیت.

آیا محبوبیت، به موفقیت ما کمک می‌کند؟ آیا برای موفقیت، باید ابتدا به محبوبیت رسید؟ باید بدانید که محبوبیت در ذات خود، موفقیت، محسوب نمی‌شود. برای ما، این امتیاز فوق العاده‌ای است که انسان موفقی باشیم، از آن فوق‌العاده‌تر این است که موفقیت ما همراه با محبوبیت باشد. اگر موفقیت را عبارت از تحقق آرمان زندگی در زمان معین بدانیم، نه محبوبیت با موفقیت به دست می‌آید و نه موفقیت نتیجۀ محبوبیت است. محبوبیت، مانعی بر سر راه موفقیت شما نیست، تصور نکنید که با به دست آوردن یکی، دیگری را از دست می‌دهید؛ اما این تصور هم که داشتن یکی، لزوماً موجب دست یافتن به دیگری می‌شود، تصور نادرستی است.

وقتی تمام توجه خود را در رسیدن به محبوبیت صرف کنید، در کوتاه مدت به نتایج دلخواه خواهید رسید اما در بلند مدت، برای دستیابی به ترکیب مطلوب استعداد و شایستگی که شرط لازم برای موفقیتِ پایدار است، به هدف نخواهید رسید. برای مثال، دامنه و کیفیتِ رابطه‌های هر فرد، لازمه موفقیت او است. محبوبیت، بر دامنه روابط شما خواهد افزود اما به احتمالِ زیاد از کیفیت آن می‌کاهد. عمق و کیفیت رابطه در چه مواردی می‌تواند به موفقیت ما کمک کند؟ در حوزه‌هایی مانند هنر و موضوعات تخصصی که از دیگران ایده و انگیزه می‌گیرید، کیفیت رابطه در موفقیت شما نقش مهمی بازی می‌کند.

از نگاه «پردیس توسعه انسانی»، اگر نقشه راه برای رسیدن به آرمان زندگی‌تان را درست تعریف کرده باشید می‌توانید بین موفقیت و محبوبیت، توازن و هماهنگی ایجاد کنید؛ بدون اینکه یکی به دیگری لطمه بزند.

باهم‌آموخته‌های پردیسانه

محبوبیت، وسیله است نه هدف! برای اینکه رشد و موفقیت را فدای محبوبیت نکنیم و محبوبیت را به نحوی مدیریت کنیم که به رشد و موفقیت ما کمک کند، به نکته‌های زیر توجه و درباره آن تأمل کنید:

  1. محبوبیت را به صورت‌های گوناگون به دست می‌آورند. برای مثال محبوبیت می‌تواند ناشی از زیبایی چهره باشد. هر چند این امتیاز اغلب صورت طبیعی دارد و فرد نقشی در آن ندارد، اما منجر به محبوبیت می‌شود و شاید فرد دارنده آن، بدون زحمت، از یک ویژگی خدادادی، بهره ببرد. اما شما حتی اگر از امتیازاتی نظیر اینها برخوردار هستید، کوشش کنید که محبوبیت را به دلیل طرح، اراده، و عملکردِ خودتان به دست آورید. در این باره با مشاوران و استعدادیابان مشورت کنید.
  2. حتی اگر به دنبال محبوبیت هستید، آن را در اولویت نگذارید و آن را هدف اصلی طرح و اقدام خود قرار ندهید. اجازه بدهید آرمان شما از زندگی، هدف اصلی شما باشد تا پس از شناخت دقیق توانایی و شایستگی‌های خود، برای رسیدن به موفقیت، نقشه اجرایِ آن را پیاده کنید. یادتان باشد تعداد افرادی که از موفقیت به محبوبیت می رسند خیلی بیشتر از کسانی است که از محبوبیت به موفقیت دست پیدا می کنند.
  3. محبوبیت همیشه یک صورت اجتماعی دارد و وابسته به دیگران است؛ مسیر موفقیت خود را از تایید یا ردّ دیگران جدا کنید. هنجارشکنی با استقلال از ذائقه جمعی تفاوت دارد. برای محبوبیت، لازم نیست که هنجارهای اجتماعی را بشکنید اما اگر بخواهید فقط بر اساس هنجار و ذائقه مردم حرکت کنید، شاید در کوتاه مدت، محبوبیت به دست آورید اما احتمال دارد در بلندمدت بسیاری از استعدادها و علایق خود را از دست بدهید. طرح دستیابی به آرمان زندگی‌تان را به نحوی اجرا کنید که جایگاه نقش مردم در آن، پس از دستیابی شما به موفقیت، و محدود به حمایت و ایجاد انگیزه‌هایِ مضاعف، کاهش یابد. در نظر داشته باشید که هدفگذاری برای زندگی، به منظور هورا کشیدن و دست تکان دادن‌های مردم، انتخاب خوبی برای هیچکدام از ما نیست.
دکتر محمدرضا آهنچیان
تولید کننده محتوی:
دکتر محمدرضا آهنچیان
پردیس توسعه انسانی
این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌ های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »