«زمان» و سرنوشت ما (بخش دوم)

زمان و سرنوشت ما 2

در بخش اول مقاله درباره ارزش «زمان» صحبت کردیم و فرق اختراع «ساعت» و ارزش «زمان»؛ منظور از مدیریت زمان؛ ارزش زمان برای زندگی‌ها؛ و روش حل مسئلۀ نحوۀ درستِ رفتار ما با زمان؛ رو با جزییات بیشتری مطرح کردیم. سعی کردیم خیلی سریع، بدونِ رفتن به حاشیه، و استفاده از واژه‌پردازی‌های سنگین، با هم درباره «زمان» به نتیجه برسیم، تا بدون فشار بزرگترها، تکلیف خودمون با این موضوع حیاتی در زندگی امروز و فردامون رو روشن کنیم. حالا در این بخش از مقاله می‌خوایم با پیشنهاد راه‌های عملی ببینیم که چه جوری می‌شه قدرِ «زمان» رو دونست و از اون بهتر استفاده کرد؟

در این راه با «پردیس توسعه انسانی» همراه باشین و نظرات و تجربه‌های خودتون رو با ما در میون بذارین.

باز هم با چند مثال شروع کنیم

در بخش اول این مقاله، مثال‌هایی را ارایه دادیم که نشان می‌داد گاهی فقط «یک ثانیه»، می‌تواند سرنوشت انسان را تغییر دهد. حالا در اینجا 3 مثال واقعی از دنیای کسب و کار و صنعت ارایه می‌دهیم تا مقاله را با این واقعیت شروع کنیم که بی توجهی به زمان و موقعیت تاریخی، می‌تواند چه تاثیری در موفقیت و یا شکست شرکت‌ها و صنایع بزرگ داشته باشد. این نمونه‌های واقعی از افراد و سرمایه‌دارانی است که فرصت‌های بزرگ را از دست داده‌اند، زیرا ارزش زمان را درک نکرده‌اند:

مثال 1- کُداک (Kodak): در دهه 1970، کُداک فرصت سرمایه‌گذاری در فناوری دوربین‌های دیجیتال را داشت. در آن زمان، دوربین‌های اولیه دیجیتالی در مرحله آزمایش بود. با این حال، آن‌ها آنقدر بر تولید و تجارت فیلم سنتی دوربین‌های دستی، متمرکز بودند که پتانسیل عکاسی دیجیتال را نادیده گرفتند. این تصمیم در حدود 30 سال بعد، منجر به سقوط کُداک شد زیرا دوربین‌های دیجیتال وارد زندگی شدند و به سرعت جایگزینِ دوربین‌های دستی شدند.

مثال 2- بلاک باستر (Blockbuster): در اوایل دهه 2000 میلادی، بلاک باستر این فرصت را داشت که نتفلیکس (Netflix) را به قیمت 50 میلیون دلار خریداری کند. با این حال، مدیران بلاک باستر در آن زمان، ارزشی در این استریم (streaming service) ندیدند و آن فرصت را رد کردند. این تصمیم در نهایت منجر به ورشکستگی بلاک باستر شد زیرا از اواخرِ همان دهه، خدماتِ استریم به اصلی‌ترین روش استفاده از رسانه‌ها تبدیل شدند. خوب است بدانید که خدماتِ استریم (streaming service) به هر محتوای رسانه‌ای زنده یا ضبط شده اشاره دارد که از طریق اینترنت به رایانه‌ها و دستگاه‌های تلفن همراه تحویل داده می‌شود و در زمان واقعی پخش می‌شود. پادکست‌ها، پخش‌های اینترنتی، فیلم‌ها، نمایش‌های تلویزیونی، و موزیک-ویدیوها، چند نمونه رایج از این محتواهای رسانه‌ای برای پخش هستند.

مثال 3- مای-اسپیس (MySpace): در اواسط دهه 2000 میلادی، مای-اسپیس پِلَت‌فُرم غالب رسانه‌های اجتماعی بود. با این حال، آنها در آن زمان نتوانستند شرایط را درک و از فرصت پیش آمده استفاده کنند تا با چشم‌انداز در حال تغییر رسانه‌های اجتماعی همگام شوند. در نتیجه، آنها از فیس‌بوک، که تحولاتِ زمان را تشخیص داد و به پلت‌فرم غالب تبدیل شد، شکست خوردند.

داستان‌هایی که تکراری نیستند!

ما داستان را دوست داریم و از آن چیزهای زیادی می‌آموزیم. داستان‌های زیادی در مورد ارزش زمان برای نوجوانان وجود دارد؛ شنیدن داستان به دانش و درکِ ما کمک می‌کند، اما مهم این است که پیش از هر چیز تکلیفِ خود درباره رفتاری که با زمان خواهیم داشت را بدانیم تا سپس درباره ارزش زمان از ادبیات کمک بگیریم. در اینجا خلاصه 3 داستان با موضوع «زمان» که در ادبیات دنیا رواج دارد را با هم می‌خوانیم. اگر به آنها علاقمند شدید می‌توانید در اینترنت به دنبال داستان کامل باشید:

داستان ساعت شنی گمشده. این داستان درباره دختر نوجوانی است که ساعت شنی جادویی را کشف می‌کند که به او اجازه می‌دهد زمان را کنترل کند. در ابتدا، او از ساعت شنی برای رد کردن کلاس‌ها و اجتناب از انجام کارهای سختِ روزمره استفاده می‌کند، اما بر اثر ماجراهایی متوجه می‌شود که زمان منبع گرانبهایی است که نمی‌توان آن را هدر داد. او یاد می‌گیرد که وظایف و مسئولیت‌های خود را اولویت‌بندی کند و از هر لحظه بهترین استفاده را ببرد و متوجه شود که هر ثانیه اهمیت دارد.

درس زمان-نگهدار. این داستان درباره پسر نوجوانی است که همیشه دیر به مدرسه و محل قرار می‌رسد و به همین دلیل، فرصت‌های مهم را از دست می‌دهد. او یک روز با یک زمان‌سنج دانا آشنا می‌شود که ارزش وقت‌شناسی و اهمیت احترام به وقتِ دیگران را به او می‌آموزد. پسر یاد می‌گیرد که از قبل برنامه‌ریزی، و زمان خود را به‌طور موثر مدیریت کند، و در نتیجه قابل اعتمادتر و مسئولیت‌پذیرتر شود.

هدیه زمان. این داستان درباره دختر نوجوانی است که ساعتی جادویی به او می‌دهند که می‌تواند زمان را متوقف کند. او از ساعت برای دریافت جایزه و امتیاز در مدرسه و ورزش استفاده می‌کند، اما به زودی متوجه می‌شود که دستکاری در زمان، عواقبی دارد. او می‌آموزد که زمان هدیه‌ای است که باید آن را گرامی داشت و عاقلانه از آن استفاده کرد، و میان‌بُرها و تقلب، همیشه منجر به پشیمانی می‌شود.

من هم مثل شما می‌دانم که مضمونِ این داستان‌ها تکراری‌اند و ما در همه جا درباره ارزش زمان شنیده‌ایم. این داستان‌ها همگی یک وجه اخلاقی دارند و بر اهمیت مدیریت زمان و مسئولیت پذیری برای نوجوانان تاکید دارند و نشان می‌دهند که چگونه استفاده مطلوب از هر لحظه و از زمان، می‌تواند منجر به موفقیت و خوشبختی در زندگی شود. حالا این ما هستیم که باور کنیم پشت هر داستان، واقعیت‌هایی نهفته است که پیش از ما، میلیون‌ها انسان آن را تجربه کرده‌اند و به این دلیل تبدیل به داستان شده است که به انسان‌های بعدی که روی کره زمین زندگی خواهند کرد، تجربه‌های ارزشمند را منتقل کند. اگر داستان‌ها به دلیل تکراری بودن، قیمت زیادی ندارند، اهمیت واقعیت‌هایی که در هر داستان وجود دارد، گرانبها و ارزشمند است.

قدر زمان را دانستن یعنی چه؟

حافظ می‌گوید:

قدرِ وقت ار نشناسد دل و کاری نکند _ بس خجالت که از این حاصلِ ایام بریم

خب! قدر وقت را چگونه بشناسیم؟ هم دین، هم فرهنگ، هم علم و تجربه‌های امروزی بشر، پی در پی از ما خواسته‌اند که قدر «زمان» را بدانیم. برای خیلی از ما سوال این است که: به ما بگویید چگونه قدرِ زمان را بدانیم؟ من اینجا در یک جمله می‌گویم: قدر زمان را دانستن، یک هنر فردی است که بنا به ویژگی‌های فردی و کیفیت زندگی هر فرد در گوشه و کنار دنیا، شکل‌های مختلف به خود می‌گیرد اما در یک معیار، واحد و ثابت است: «ارزشِ ایجاد شده برای من در یک واحدِ معین از زمان». معیار دشواری است؟ درک آن سخت است؟ کمی توضیح می‌دهم.

اگر فرض کنیم به ما در واحدِ زمان، «یک روز» فرصت زندگی، یا برای رسیدن به آرزویی که داریم «یک ساعت» وقت داده شده است، در انتهایِ آن روز، یا در پایانِ آن ساعت، وقتی به دستاوردِ خود، یعنی آنچه به دست آورده‌ایم نگاه و آن را ارزیابی می‌کنیم، آیا از آن راضی هستیم و احساس می‌کنیم، قدر آن زمانِ محدود را به خوبی دانسته‌ایم و ارزشی که در آن نهفته بوده است را به دست آورده‌ایم یا نه؟ اگر با این معیار، واحدِ معینی از زمان، مثلا یک روز یا یک ساعتِ خود را ارزیابی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بهتر از آنچه در آن زمان انجام داده‌ایم، هیچ شانس و امکانِ دیگری وجود نداشته است، پس قدر زمان را دانسته‌ایم.

حالا با این مثال به گسترۀ زمانِ خود در هفته گذشته، ماه و سال گذشته و عمر خود بیندیشیم. آیا واقعا در زمانی که در اختیار داشته‌ایم، به دستاوردهایی رسیده‌ایم که بهتر و بیشتر از آن، امکان‌پذیر نبوده است؟ آیا با نگاه دوباره به شعر حافظ، از حاصل یا دستاوردهای زمان یا عمر خود شرمنده نیستیم؟

چگونه زمانِ خود را بهتر استفاده کنم؟

به استفاده بهتر از زمان، «مدیریت زمان» می‌گویند. در اینجا چند نکته برای نوجوانان تا استفاده موثرتری از زمان خود داشته باشند را ارایه می‌دهم. شما می‌توانید با ارزیابی نحوه استفاده از زمان خود، برای مثال ظرف هفته گذشته، متوجه شوید که در کدام نکته‌ها نیاز به تمرین و جدیت بیشتری دارید. یادتان باشد که در مدیریت زمان، ریش و قیچی دست شما است.

1. وظایف و کارهای خود را اولویت‌بندی کنید: فهرستی از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و مهم‌ترین کارهایی را که ابتدا باید انجام شوند، در اولویت قرار دهید.

2. برای زمان‌های خود هدف تعیین کنید: اهداف مشخص و قابل دستیابی را برای روز، هفته یا ماه تعیین کنید و در پایان زمان تعیین شده، عملکرد خود را ارزیابی کنید.

3. همیشه برای وقتِ خود برنامه‌ریزی کنید: روز یا هفته خود را از قبل برنامه‌ریزی کنید تا از زمان خود نهایت استفاده را ببرید و از استرسِ لحظۀ آخری، فارغ باشید.

4. از بلوک‌های زمانی استفاده کنید: روز خود را به بخش‌هایی از زمان برای مطالعه، نیایش، ورزش، اوقات فراغت، و سایر فعالیت‌ها تقسیم کنید و سعی کنید آن را مراعات کنید. در عین حال، بسته به شرایط، انعطاف تا 20 درصد در بلوک‌ها برای شما، طبیعی است.

5. برای خود، یک روالِ معمول ایجاد کنید: یک روالِ معمول و ثابت برای بیدار شدن، رفتن به رختخواب، ورزش، و سایر فعالیت‌ها ایجاد کنید.

6. از به تعویق انداختن کارها بپرهیزید: برای دست به کار شدن در موردِ کارهای مهم، معطل نمانید و تا آخرین لحظه آن را منتظر نگذارید.

7. عواملی که باعث حواسپرتی هستند را به حداقل برسانید: هنگام مطالعه یا تمرکز بر روی کارهای مهم، عوامل حواس‌پرتی از جمله رایج‌ترینِ آنها، یعنی گوشی تلفن همراه، یا شبکه و کانال‌های خود را خاموش کنید.

8. به‌موقع و به‌اندازه استراحت کنید: در طول روز، زمان‌های استراحت‌ کوتاهی برای بازتوانی ذهنی و جسمی خود داشته باشید. وجود ما نیز مانند هر سیستم دیگری نیاز به شارژ شدن به‌موقع و به‌اندازه دارد.

9. از فناوری‌ها، هوشمندانه استفاده کنید: از فناوری‌ها برای افزایش بهره‌وری استفاده کنید. مثلاً برنامه‌ها یا اپ (app) هایی وجود دارند که می‌توانید از آنها برای مدیریت زمان استفاده کنید.

10. انعطافپذیر باشید: برنامه یا اهداف خود را در صورت نیاز، از نو تنظیم کنید. اما این تغییرات آن قدر زیاد نباشند که ماهیت اصلی برنامه را نیز دستخوش اثر کند.

باهم‌آموخته‌های پردیسانه

سه درس مهمی که انتظار داریم از این مقاله گرفته باشید را با هم مرور کنیم:

1. وظایف و کارهای خود را اولویتبندی کنید: زمان یک کالای گرانبها است و استفاده عاقلانه از آن ضروری است. یکی از مهم‌ترین درس‌ها برای شما این است که یاد بگیرید چگونه وظایف خود را اولویت‌بندی کنید. شما باید فهرستی از کارها تهیه و وظایف را بر اساس اهمیت و فوریت آنها اولویت‌بندی کنید. اولویت‌بندی کارها و وظایف به شما کمک می‌کند تمرکز خود را حفظ کنید و کارهای بیشتری را در زمان کمتری انجام دهید.

2. عوامل حواس‌پرتی را از بین ببرید: با وجود عوامل حواس‌پرتی در اطراف، نمی‌توانید تمرکز داشته باشید و در زمان برنامه‌ریزی شده به هدف برسید. جدی باشید و با عوامل حواس‌پرتی جدی برخورد کنید. برای استفاده موثرتر از زمان، باید یاد بگیرید که عوامل حواس پرتی را از زندگی و اطراف خود حذف کنید. از همه مهم‌تر، باید تلفن‌های همراه خود را خاموش کنید؛ از شبکه‌های اجتماعی خارج شوید؛ و محیطی آرامِ آرام برای مطالعه یا کار ایجاد کنید.

3. به اندازه کافی و به‌موقع، استراحت کنید: اگرچه در نگاه اول، ممکن است غیر منطقی به نظر برسد، اما استراحت می‌تواند به شما کمک کند تا از زمان خود به‌طور موثرتری استفاده کنید. استراحت می‌تواند کمک کند تا دوباره شارژ شوید؛ تمرکز کنید؛ و بهره‌وری خود را بهبود ببخشید. شما باید پس از اتمام یک کار یا پس از مدت زمان مشخصی، استراحت‌های کوتاهی داشته باشید و از آن زمان برای آرامش، حرکاتِ کششی، رفع خستگی، یا انجام یک فعالیت آرامش‌بخش استفاده کنید. استراحت زمان‌بندی شده به شما کمک می‌کند تا در طول روز با انرژی و با انگیزه بمانید.

سرنوشت ما در دست زمان، و کنترلِ زمان در دست ما است. اگر لازم می‌دانید نظر و تجربه‌های خود درباره مدیریت زمان را از اینجا با ما در میان بگذارید. «پردیس توسعه انسانی» در کنار شما است.

برای مشاهده کامل درس، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.
دکتر محمدرضا آهنچیان
تولید کننده محتوی:
دکتر محمدرضا آهنچیان
پردیس توسعه انسانیی

6 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌ های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »