چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
در مقاله «کاربردهای اقدام پژوهی در سازمان» دیدیم که «اقدام پژوهی»، ابزاری برای تحول سازمانی است؛به ارتقای مشاركت سازمانی کمک میکند؛ به توسعه فردی منجر میشود؛ و در تولید دانش سازمانی موثر است. در این مقاله درباره چگونگی استفاده از اقدام پژوهی در تولید دانش سازمانی با هم گفتگو می کنیم.
هدف ما در اینجا، معرفی روش اقدام پژوهی و چگونگی اجرای آن نیست. شما می توانید آن را در منابع مختلف از جمله در این مقالۀ «پردیس توسعه انسانی» مطالعه کنید. در اینجا میبینیم که «اقدامپژوهی»، فقط یادگیری یک روش تحقیق نیست، بلکه ابزاری برای پیش رفتن در مسیرِ حل مسایل دنیای کار به پشتوانۀ دانشی است که توسط خودمان تولید شده است.
تعریف دانش سازمانی دشوار نیست. دانش سازمانی عبارت است از دانستن چگونه انجام دادن وظایف! این امر نیازمند توصیف، تبیین و ارزشگذاری پدیده ها و ابزارهایی است که برای کار ضرورت دارند. دانش، منجر به کارایی بالاتر می شود؛ فرایند تصمیمگیری را شفافتر میسازد؛ قابلیت بازسازی تصمیم را افزایش می دهد؛ از کارهای تکراری جلوگیری می کند؛ و از تجربه های پیشین برای تصمیم گیری های جدید و پیشرفتهای بعدی، بهره می گیرد.
حتی مهارت نیز، نیازمند دانش است که گاهی چون از طریق فعالیت های روزمره سازماندهی و دریافت می شود، مورد توجه قرار نمی گیرد. دانش که در نتیجه تعامل اطلاعات با ذهن انسانی پدید می آید به داده های پراکنده و دانستنی های روزمره، معنا و مقصود میبخشد. ما این داده ها را به طور معمول در جریان عادی زندگی سازمانی خود به دست می آوریم، اما چندان تضمینی نیست که بتوانیم آنها را تبدیل به دانش کنیم.
یک راه آزمایش شده و مورد تایید برای کمک به نیروهای انسانی در فرایندِ تولیدِ دانش سازمانی، درگیر کردن دیگران در مسئله، و جمعآوری همه تجربیات و اطلاعات موجود در حافظه سازمانی است. مهم این است که نیروی انسانی بداند با خلق دانش سازمانی، خودش بیش از دیگران، از امکان دانشافزایی و در نتیجه رشد حرفهای برخوردار می شود.
در دنیایی که زندگی میکنیم، این حقیقت روز به روز آشکارتر شده است که بدون داشتن دانش و مهارت، انجام وظیفه های شغلی یا ممکن نیست و یا با چنان ضعف و کاستی رو به رو میشود که هزینههای آن بیشتر از فایدههای آن خواهد بود. خواه در بخش خصوصی شاغل باشید؛ خواه در بخش دولتی، همه ما نیاز به دانش در انجام وظایف سازمانی را درک میکنیم. دو راه برای به دست آوردن دانش وجود ندارد:
منبع بیرونی: برای سازمانهای اثربخش، شناسایی منبع دانش، امکان دسترسی، و نحوه استفاده از آن اهمیت دارد. منابع دانش سازمانی متعدد هستند: انتخاب و استفاده از آنها بستگی به هدف و استراتژی سازمان دارد. از جمله منابع بیرونی سازمان عبارتند از: استانداردهای شغلی بین المللی، استانداردهای شغلی ملی، مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی، وبینارها و کنفرانسها در موضوعات مرتبط با مسایل سازمان، مشتریان، ذینفعان، و گروههای بیرون از سازمان.
منبع درونی: منابع زیادی در دل سازمان وجود دارند که دارای ذخایر ارزشمندی از دانش و اطلاعات هستند. از جمله این ذخایر دانشی میتوان سرمایه ذهنی، دانش تجربی بهدست آمده و ذخیره شده در بانکهای اطلاعات، گفتگوی بین اعضا در مسایل جدی مرتبط با شغل، مذاکرات بهعمل آمده در جلسات و صورت جلسات، شکایتها و پیشنهادهای مشتریان و کارکنان، اسناد بهجا مانده از گذشته در بایگانی سازمان را نام برد.
ترکیب بهینه منابع بیرونی و درونی، توسط هر سازمان مشخص میشود و نحوه و میزان استناد به منابع برای حل و فصل مسایل سازمان، یا تصمیمگیریهای راهبردی، از یک فرمول معین تابعیت نمیکند.
از ویژگیهای ممتاز «منبع درونی» دانش سازمانی این است که دارای مقدار ثابت نیست، زیرا هر روز خواه به صورت هدفمند یا بدون قصد معین، سازمانها به تولید دانش سازمانی مشغول هستند. منابع بیرونی دانش سازمانی ارزشمندند اما ارزش منبع درونی، از ارزش مضاعف برخوردار است. دست کم 3 دلیل روشن برای ارزش بالای دانش سازمانی با منبع درونی وجود دارد:
1. بومی بودن. دانش سازمانی که در میدان واقعی سازمان و در کنش و واکنشهای مستمر آن بهدست میآید به واقعیت نزدیک و دارای کاربرد زیادی در تصمیمگیری و حل مسایل سازمان است. در هر حال در نظر داریم که هر سازمان، شخصیت، جوّ، و فرهنگِ ویژۀ خود را دارا است که در فهم و استفاده از دانش با منبع بیرونی، موثر است.
2. تازه بودن. برای دانشکاران، ارزش تازه بودنِ دانش، کاملاً روشن است. دانش تولید شده در بیرون سازمان، از زمانی که طرح پژوهش آغاز میشود تا اجرا، برونداد، انتشار و سرانجام تا دسترسی ما به دانشِ انتشار یافته، معمولاً نیازمند زمان طولانی است. دانش دارای منبع درونی، مستلزم هدر-رفت این زمان طولانی نیست و بهصورت دانش جدید، وارد سیستم اطلاعات و ارتباطات سازمان میشود.
3. کاربردی بودن. هر چه منبع تولید دانش به محل مصرف دانش نزدیکتر باشد احتمال کاربردی بودن آن بیشتر است. دانش سازمانی با منبع درونی معمولاً به سهولت بیشتری اجرا میشود زیرا با فرهنگ زبانی رایج در میان مجریان، قرابت بیشتری دارد و بهطور مستقیم برای پاسخ به یکی از مسایل سازمان تولید شده است.
برای اینکه این ارزشها را حفظ کنیم، باید به نیروهای انسانی خود توانمندی و شایستگیهایی بدهیم که قادر باشند بهطور مستمر دانش معتبر سازمانی تولید کنند.
یکی از مطمئنترین راههایی که می توانیم به نیروهای انسانی خود توانمندی و شایستگی لازم برای تولید مستمر دانش سازمانی را بدهیم، آموزش روش اقدامپژوهی است. اقدامپژوهی مکمل فعالیت بهسازی سازمانی و دارای جایگاه بلند و شناخته شدهای در حوزه تربیت سازمانی است. از سوی دیگر، بهویژه در زمینه ای که بحث «سازمان یادگیرنده» در آن بستر مطرح می شود درمی یابیم که بدون مداخله منابع انسانی در تولید دانش، بهسازی و رشد آنها ناممکن یا بسیار دشوار است.
یک هدف مهم اقدامپژوهی کمک به حل مسایل واقعی کار برای افراد در ضمن فعالیتهای روزمره و تعیین شده است. در این زمینه، پیشفرض سادهای که داریم این است که حل مسایل کاری، بدون دسترسی به دانش متناسب امکانپذیر نیست.
شاید یک پیشنهاد جدی اما صمیمانه با شما این باشد که: به نیروهای انسانی فرصت و اجازه دهید تا به طراحی و راه اندازی شبکه های یادگیری بپردازند. شبکههای یادگیری ابزار قدرتمندی برای یادگیری سازمانی همه منابع انسانی در سطوح مختلف است. شبکهها که توسط گروه های انسانی یا به رهبری یکی از افراد بانفوذ و کاردان ساخته می شوند، به تقویت یادگیری سازمانی کمک میکنند. سازوکار رسمی یادگیری از طریق فعالیت های رسمی و غیررسمی در سازمان ها شامل موارد زیر است (لوی و برادی،1996، 25):
گروههاي كوچك کارکنان، در هر سازمانی قادر به ايجاد شبكههاي يادگيري هستند. اما اين كار به سادگي امكان ندارد. در درجه اول بايد اعضاي تشكيل دهنده يك شبكه، علاقمندان واقعي بهسازي سازمان و رشد حرفهاي خود باشند. اگر اين كار براي آنان ارزشي نداشته باشد، هيچ اقدام اداري يا برنامه رسمي موفق نخواهد بود. نیروهای انسانی كه با دارا بودن اين پيششرط خواهان تشكيل شبكههاي يادگيري هستند، بايد از طريق ايجاد رابطه صميمانه، نقش فروشندهاي را بازي كنند كه در عين حال خريدار است، يا خريداري كه ضمن خريد، عرضه ميكند و ميفروشد. به سخن ديگر، در شبكههاي يادگيري، يك نفر نقش ارایهدهنده/فروشنده و سايرين نقش دريافتكننده را بازي نميكنند. تبادل اطلاعات و دادهها آنقدر همه جانبه و آزاد است كه هيچ شباهتي بين اين شبكهها و يك فروشگاه يا کارگاه باقي نميگذارد. اقدامپژوهي در ذات خود، داراي اين استعداد است كه علاوه بر اقدامپژوه، میتواند تجربه و دانش همكاران، متخصصان، و همه اعضای سازمان در سطوح و نقشهاي مختلف را برای تولید دانش در سطوح فردی و سازمانی مورد استفاده قرار دهد.
دانش سازمانی تولید شده در اقدام پژوهی، یکی از بهترین منابع دانشی برای آموزش و بهسازی منابع انسانی است. وقت آن رسیده است که چارچوب مجددی در ذهن مدیران منابع انسانی کشور درباره ماده آموزشی یا درسیِ برنامههای آموزش و بهسازی منابع انسانی شرکتها شکل بگیرد. دوره خرید جدیدترین منابع دانشی و دعوت از گرانترین استادان دانشگاهها و موسسات برای تدریس به کارکنانمان گذشته است. هر چند به هر دلیل ناشناخته و مورد سوال، هنوز در کشور ما این روند منسوخ و کهنه ادامه دارد و هر ساله هزینههای هنگفتی به این دلیل تا حد زیادی هدر میرود.
3 دلیلی که در بالا گفته شد؛ ارزش بالای دانش سازمانی با منبع درونی برای سازمانهای امروزی را روشن ساخت. با پذیرش این دلایل، باید دانش سازمانی در دل سازمان تولید شود تا دستمایه مدیران و کارشناسان توسعه منابع انسانی سازمان در زمینه آموزش و بهسازی قرار بگیرد.
خوب است در اینجا هم به عنوان «منبع درونیِ» دانش سازمانی، اقدامپژوهی را در دو سطح فردی و سازمانی تفکیک کنیم و مورد بررسی قرار دهیم:
1.سطح فردی. شاید برای بسیاری از کارکنانی که در عصر انفجار اطلاعات زندگی میکنند، هنوز این نکته روشن نیست که شما فقط مصرفکننده اطلاعات و دانش نیستید؛ بلکه یکی از نشانههای این عصر، تولید دانش به صورت گسترده و خارج از انحصار عدهای دانشمند است. هر نیرویی که در سازمانی مشغول کار است، میتواند تولید کننده دانش باشد. اقدامپژوهی یکی از قدرتمندترین ابزارِ تولید دانش سازمانی در سطح فردی است.
اقدامپژوهی فرایند تولید دانش از طریقِ پژوهش است که «توسط همان کسی» و «برای آن کسی» انجام میشود که مسئول کار معینی است. یک دلیلِ دست زدن به اقدام پژوهی، تولیدِ دانش برای کمک به فرد در انجام وظیفههای شغلی او است. انجام وظیفههای شغلی، نیازمند دارا بودن دانش و مهارت کافی است.
۲. سطح سازمانی. دانش سازمانی عبارت است از دانستن چگونه انجام دادن وظایف شغلی بهعلاوه درک رابطه آن با تحقق هدفهای سازمانی. این امر مستلزم توصیف، تبیین، و ارزشگذاریِ پدیدهها و ابزارهایی است که برای کار ضرورت دارند.
برای استفاده بهتر از ظرفیت اقدام پژوهی در تولید دانش سازمانی به نکات زیر توجه و اجرایی کردن آن را در سطح سازمان یا شرکت خود بررسی کنید:
Levy, P. and Brady, T (1996) Learning through action and research, The learning organization, Vol.3, No.5.
Sallis.E and Jones, G. (2002) Knowledge management in education, London, Kogan press.
Tschang, F., T. and Senta, D. (2001) Access to Knowledge, New information technologies and emergence of the virtual university. Paris. Pergamon- UNESCO.
Waser, H. and Johns, N. (2003) An evaluation of action research as a vehicle for individual and organizational development in the hotel industry, International Journal of Hospitality Management, Vol.22, No.4.