چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
سعدی را همه میشناسیم و دوست داریم؛ چون به زبانِ مردم، ساده و بی تکلف، بلندترین اندیشههای بشری را به نظم در آورده است. او در باب ششم از بوستان میگوید:
خردمند مردم، هنرپرورند
که تنپروران از هنر، لاغرند
خور و خواب، تنها طریقِ دَد است
براین بودن آیینِ نابخرد است
خُنُک نیک بختی، که در گوشهای
بهدست آرد از معرفت، توشهای
به دست آوردن معرفت در مفهوم عام، به معنی آموختنِ دانش، مهارت و تواناییهایی است که با آن بتوانیم انسان بودن خود را کامل کنیم. برای انسانِ کاملی شدن، راهی جز یادگیری و رشد مستمر وجود ندارد. این قاعدهای برای همه بشریت است اما در مورد افرادی که دارای شغل رسمی و معینی هستند، به دست آوردن «مهارت»، یک انتخاب شخصی برای توسعه فردی نیست، بلکه یک الزام برای برآمدن بر وظایف، تکالیف، و مسئولیتهای شغلی است. هر چه پیشتر آمدهایم نیاز به داشتن مهارتهای چندگانه افزایش یافته است، اما دلیل آن چیست؟
«پردیس توسعه انسانی»، که هدف خود را رونق بخشیدن به فضای آموزش، همراستا با رشد و توسعه انسانی تعریف کرده است، در این مقاله، مفاهیم پایه، شامل «مفهوم مهارت»، «انواع مهارت»، «آموزش مهارت»، و «مهارت چندگانه» را با شما در میان گذاشته است. علاوه بر این مفاهیم «توسعه انسانی» و «توسعه مهارتهای شغلی» به اختصار معرفی شدهاند تا رابطۀ مهارت، با آموزش و توسعۀ مهارت، روشنتر شود. با ما همراه باشید و دیدگاه و بازخورد خود را در قسمت پایانی مقاله با ما در میان بگذارید.
به دانش و تجربههاي فرد براي انجامِ استانداردِ كار، مهارت گفته ميشود. کار وقتی به صورت «استاندارد» انجام میشود که قواعد تعیین شده برای کار، به صورت کامل توسط فردِ شاغل، مراعات شود. این قواعد، به این دلیل تعیین شدهاند که چون معمولاً کار ثابت، و شاغل، غیر ثابت یا در حالِ تغییر است، با تغییرِ شاغل، نحوه انجام کار، دچارِ تغییر نشود. تغییرات سلیقهای در نحوه انجامِ کار، میتواند بهرهوری نیروی انسانی یا فردِ شاغل را کاهش دهد. بر این اساس میتوانیم مهارت را عبارت از “قابليت استفاده از دانش و تجربيات در كار به نحوي كه باعث ارتقاي بهرهوری شاغل در مراحل كار و دستيابي به نتايج شود“، تعریف کنیم.
سازمانهاي پيشرو به كاركنان خود كمك ميكنند تا اطلاعات و تجربيات روزمره خود را معنيدار، و به دانش تبديل کنند. دانش سازماني كه از نگاه ما، همان هوش و خرد حرفهاي است بخشِ جدايي ناپذيرِ سرمايه و ثروتِ سازمانها است. پس سازمانها میتوانند از طريق كمك به توسعه مهارتهاي شغلي منابع انساني خود، بيشتر از همه به افزايش داراييهاي خود ياري رساندهاند.
«توسعه انساني»، كه همان افزودن بر قدر و ارزش اقتصادي سرمايه است تواناييهاي فوقالعادهاي را در فرد پديد ميآورد كه گذري بر آن نشان ميدهد كه اين اثرات تا چه اندازه در بهبود عملكرد فردي و اثربخشي سازمان مؤثر است. اين توانمنديها عبارتند از:
منظور از توسعۀ مهارتهايِ شغلي، مجموعه اقدامات سازمان در چارچوب برنامههای مدیریت آموزش و بهسازي منابع انسانی، برای تحققِ هدفهای سازمان است. مهارتهاي شغلي در اينجا فقط ارتقاي مهارتهاي فني نیست كه به طور مستقيم به وظایف مختص هر شغل مربوط ميشود، بلكه سازمان به كمك توسعه مهارتهاي شغلي از نيروي انساني خود به عنوان منبع لايزال توليد دانش، خلاقيت و نوآوري، مشاركت و همكاري، روحيه و رضايت، بهبود مستمر، و افزايش سود، بهرهبرداري ميكند. هرچند «آموزش» يكي از رايجترين راههاي توسعه مهارتهاي شغلي است، اما روشن است كه «آموزش»، فقط یک وسيله یا ابزار است كه ميتواند در اين راه به فرد كمك كند. به عبارت ديگر آموزش، همیشه به توسعه مهارتهاي شغلي نیروی انسانی ختم نمیشود. «انگيزههاي حرفهاي»، «تعهدات سازماني»، و «توفيقطلبيِ» هر فرد، عوامل بسيار تعيينكننده در توسعه مهارتهای شغلي هستند. اینها ویژگیهای شخصی هر یک از نیروهای انسانی است که در یکی وجود دارد و در دیگری به میزان کمتری یافت میشود یا اصلاٌ وجود ندارد. برای مثال روشن است که اگر یک فرد دارای ویژگیِ توفیقطلبی بالا باشد، قادر خواهد بود تا از فرصتهاي يادگيري رسمي و غير رسمي سازمان براي توسعه مهارتهاي شغلي، بدون نیاز به شرکت در برنامه آموزشی، بهرهبرداری کند.
مهارت به انواع مختلف تقسيم ميشود که يكي از تقسیمبندیهای رایج، در زیر ارایه شده است. از این تقسیمبندی اغلب برای شرح مهارتهای مورد نیاز مدیران استفاده میشود اما شرح کلی آن منحصر به مشاغل مدیریتی نیست.
نتیجۀ داشتن هر یک از این مهارتها چیست؟ در زیر به مهمترین نتایج اشاره شده است:
مسئله تقسيم بندي مهارتها و نیاز بالقوۀ انجام وظایف یک شغل به مهارتهای مختلف، به این معنی است که براي انجام مطلوب وظایفِ هر شغلی، به بيش از يك مهارت نياز است. به این دلیل از شاغلان سازمانهاي امروزي انتظار ميرود داراي تركيبي از مهارتهايي باشند كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به وظيفههاي آنان مربوط، و قطعاً به كاميابي در شغل و ارتقاي كيفيت زندگي كاري آنان منجر ميشود. براي نمونه در یک شركت صنعتی بزرگ، که در زمینه صنایع پتروشیمی فعالیت میکند، چند مهارت مورد نياز براي يك مهندس شيمي میتواند شامل موارد زیر باشد:
در دنیای به شدت متحولِ امروز هر چه پیشتر آمدهایم، با مشاغلِ پیچیدهترِ بیشتری مواجه شدهایم که انجام وظایفِ آن، نیازمند دارا بودن مهارتهای چندگانه است.
در این مقاله آموختیم که:
متوسلی، محمود و آهنچیان، محمدرضا (1401). اقتصاد آموزش و پرورش. چاپ چهاردهم. تهران: انتشارات سمت.