چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
حتماً میدانید در همه دنیا، انسانهایی که در شغل خود موفقتر هستند، یا احساس موفقیت میکنند، انسانهای شادتری هستند؛ امید زندگی آنها بالاتر است؛ و کمتر دچار فرسودگی شغلی میشوند.
«موفقیت»، پیچیدگیهای خود را دارد و ادعای دست یافتن به آن، از طریقِ یادگیریِ یک روش یا تکنیک، خوش خیالی است! کسی که مدت کوتاهی در هر سازمانی از جمله در آموزش و پرورش کار کرده باشد، به خوبی میداند که برای موفقیت، دهها زمینه و تعداد زیادی دلیل وجود دارد که نمیتوان آن را محدود به یک شرط کرد. تا اینجا با شما موافقام! اما در این مقاله میخواهم ادعای متفاوت یا شاید گزافی را مطرح کنم که مدعی است: “اقدامپژوهی، فقط یادگیری یک روش تحقیق نیست، بلکه ابزاری برای پیش رفتن در مسیرِ حل مسایل دنیای کلاس و بهبود فرایند یادگیری، به کمک پژوهش است“.
در کنارِ پردیس توسعه انسانی باشید تا کمی در این باره با هم گفتگو کنیم. شما هم میتوانید در بخش پایانی این مقاله، دیدگاه خودتان را با ما در میان بگذارید.
پاسخ سوال بالا، روشن است! هیچ نیروی انسانی در هیچ شغلی نمیتواند ادعا کند که به همه دانش لازم، برای ارایۀ بهترین عملکرد دسترسی دارد. یک ابزار اندازه گیری 200 سانتی متری را در نظر بگیرید که آن را به صورت ایستاده در کنار دیوار قرار دادهاند. در این ابزار، هر چه از عدد صفر به سمت عدد 200 بالا میرویم به این معنا است که بر میزان کیفیتِ یک کار اضافه میشود. در یک روز مدرسه، که فرض کنید دارای چهار جلسۀ درسی است، وقتی در پایانِ هر جلسه، از کلاس خارج میشوید، به عملکرد خود بر روی این ابزار، چه عددی میدهید؟ در هر روز، وقتی ساعت کار مدرسه به پایان رسیده است و شما در حال خارج شدن از مدرسه هستید، چه نمرهای به عملکرد خود در آن روز میدهید؟ در یک سال تحصیلی بر روی این ابزار، نمره شما چند است؟
اگر با خودمان صادق باشیم و به جای نگاه کردن منصفانۀ خویش با ملاکهای منطقی، در حال مقایسه همیشگی خود با دیگران نباشیم، هیچ کس نمیتواند در این ابزار، به کیفیت کارِ خود، بالاترین نمره، یا عددِ 200 را بدهد. دلیل آن روشن است: “برای انسان، همیشه فاصلهای بین عملکرد موجود و عملکرد مطلوب هست“!
اگر فرض کنیم شما جزو معلمانی نیستید که نمره 200 را برای هر جلسه درس؛ یک روز کاری؛ یا یک سال تحصیلی به خود بدهید، فکر میکنید چگونه میتوانید به نمره بهتری در هر مرحله از کار دست پیدا کنید؟ به نظرتان مهمترین دلیلی که نتوانستهاید ارزیابی بهتری از خودتان داشته باشید چیست؟ چه میزان از نقصی که باعث ضعف عملکرد شما شده است به «دانشِ» شما به عنوان یک معلم مربوط بوده است؟ همیشه چنین نیست که شما دانشِ لازم برای معلمی را در اختیار نداشته باشید؛ گاهی دانشتان برای معلمی کافی نیست؛ و گاهی دانش کنونیتان کهنه شده است!
ارایه بهترین عملکرد و انجام وظیفه های شغلی در همه مشاغل، در درجه نخست، مستلزم دارا بودن دانش و مهارت کافی است. حتی مهارت نیز، نیازمند دانش است که گاهی چون از طریق فعالیتهای روزمره سازماندهی و دریافت میشود، مورد توجه قرار نمی گیرد.
بر خلاف ظاهرِ آن در نزدِ افکار عمومی، «آموزش» یکی از پرمصرفترین مشاغلِ «دانش» است. معلم به دانش زیادی نیاز دارد که آن را هر روز و هر جلسه، در فرایند یاددهی-یادگیری مصرف کند. بگذارید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم! آیا شما هم به عنوان معلم فکر میکنید، دانشی که یک معلم، در هر سطح یا مقطع تحصیلی، برای «آموزش» نیاز دارد، از دانش مورد نیازِ یک مهندس در طراحی پُل یا مدیریت پروژه ساختِ بنا، دانش حسابدار در امر حسابداری، یا دانش پزشک در درمان بیماری، کمتر است؟ اگر چنین است، ادامۀ مطالعۀ این مقاله را به شما توصیه نمیکنم! مبانی نظری و یافتههای معتبر پژوهشی گواهی میدهد که یکی از فنی و دانشیترین مشاغل حال حاضر دنیا، «آموزش» است. «آموزش» به سه نوع دانش نیاز دارد:
تا اینجا با یکدیگر همعقیدهایم که برای معلم بودن، نیازمند دانشایم. دلایل زیاد و روشنی برای این نیاز وجود دارد که ما را از ارایه توصیف بیشتر معاف میکند. اما در اینجا سوال این است که: “نیاز به دانش را چگونه و از چه منبعی برطرف کنیم“؟
همانطور که در دانشهای سهگانۀ بالا توضیح داده شد، «دانش موضوعی»، «پداگوژی»، و «دانش کاربردی»، در منابع علمی و تخصصی وجود دارد و از طریق شرکت در دورههای بلند مدت یا کوتاه مدت آموزشی قابل دسترسی است. به جز موارد بالا، ما به دانش دیگری نیاز داریم که در سهگانه بالا قرار نمیگیرد و آن دانشی است که در حین کار، و در محیط واقعی یادگیری، خلق و آفریده میشود. این دانش بر مبنای برخورد با مسایل کار در محیط واقعی مدرسه و کلاس درس، شکل میگیرد که در مدیریت دانش به آن «دانش ضمنی» (tacit knowledge) گفته میشود. از نگاه «پردیس توسعه انسانی»، معلمی، بدون توجه، شناخت، کسب، و استفاده از این نوع دانش، به شاخص نمره مطلوب یا نزدیک به 200 در ابزاری که مثال زدیم، حتی نزدیک هم نخواهد شد. پس ما در پردیس توسعه انسانی، خاستگاه دانش در شغل معلمی را به دو دسته اصلی تقسیم میکنیم:
فراموش نکردهایم که در این مقاله، باید درباره رابطه اقدام پژوهی با معلم بهتری بودن و در نتیجه انسان شادتری شدن گفتگو کنیم. بر اساس آنچه تا اینجا مطرح شد، نظرتان درباره این فرض چیست که: “اگر یک معلم خواسته باشد وظایف خود را در حد انتظار مدیر مدرسه، یا اداره آموزش و پرورش انجام دهد دانش با خاستگاه بیرونی برای او کافی است“. اگر شما با این فرض موافق باشید، ما با یکدیگر، همعقیده هستیم.
«معلمی» یا معلم بودن، در حد انجام وظایف تکلیف شده در شیوهنامهها، به اتکای دانش سهگانه یا دارای مرجع بیرونی، کفایت میکند. به همین دلیل آموزش و پرورش کشور مانند همه نظامهای آموزشی دنیا، همیشه باید مراقب باشد تا معلمانی را که برای تربیت نسل فردا به کلاس میفرستد، دارای میزان قابل قبولی از این نوع دانش باشند. آیا خودتان را جزو معلمانی میدانید که در حد مورد انتظار نظام آموزشی کشور، دارای دانش سهگانه بالا هستید؟ در این صورت شما فردی خواهید بود که در مواقعی که با خود حقیقیتان خلوت میکنید، دچار درگیری ذهنی نمیشوید یا خودتان را زیر سوال نمیبرید که: “آیا شایستگی لازم برای انجام تکالیف معلمی را دارا هستم؟ آیا با عملکرد خود به فرزندان این مرز و بوم خدمت خوبی ارایه میدهم“؟ اگر پاسخ شما به این سوالاتِ سخت، مثبت باشد، شما به دلیل فشارهای مرتبط با نحوه انجام تکالیفِ شغلی، تبدیل به انسانی عصبانی و ناآرام نخواهید شد. اما یک انسان آرام، لزوماً انسان شادی نیست! برای معلم بهتری بودن، باید به دانش دارای خاستگاه درونی دسترسی داشته باشید.
دانش ضمنی یا دانش مبتنی بر مسایل واقعی کار و محیط کار، به صورتهای مختلف بهدست میآید. برای مثال تشکیل «حلقههای یادگیری» ویژه معلمان در مدرسه، راهی برای دستیابی به دانش ضمنی است.
از نگاه پردیسِ توسعه انسانی، مطمئنترین راه برای خلق و آفرینشِ «دانشِ ضمنی» در فرایند یاددهی-یادگیری، با «اقدام پژوهی» ممکن است. اقدام پژوهی نوعی تحقيق در ميدانهای واقعی كار و زندگی به منظور توسعه فردی و پيشرفت در كار است. در اقدام پژوهی، تحقيق با كار درمیآميزد و به ما در درک عمیقتر آموزش و در فهم مسایل مرتبط با آن کمک میکند. دستاورد این فهم، تبدیل ما به معلمی است که از ظرایف و نکتههای فنی آموزش آگاه است؛ مرجعیت دارد؛ و از اینکه معلم بهتری است، فرمانِ رشد و توسعه فردی خود را در اختیار میگیرد.
پیشنهادات روشنی از این درس میتوان گرفت که بهطور خلاصه عبارتند از:
سالیس، و جونز (1384)، مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی. ترجمه: محمدرضا آهنچیان، و حسین قلی زاده.تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت.