چگونه میتوانیم از علم آیندهپژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟
در جریان رتبهبندی اخیر معلمان، موضوع از زوایای مختلف مورد بحث و نقد قرار گرفت. در این مقاله بدون ورود به ارزیابی و نقد آییننامه رتبهبندی، به این نکته توجه میکنیم که اقدامپژوهی، دست کم از دو زاویه میتواند مورد توجه ما باشد: اول اینکه ما به کمک آن میتوانیم رتبه خود را در نظام ارزیابی ارتقا دهیم؛ و دیگر اینکه، علاوه بر ارتقای رتبه، این تحقیق برای ما آثار مثبت جانبی دارد که از طریق انجام اقدامپژوهی به این آثار دست خواهیم یافت.
پردیس توسعه انسانی، در این مقاله از شما دعوت میکند فارغ از مسایل روزمره که در رابطه با رتبهبندی معلمان مطرح است از خود بپرسید در این شرایط که شاید راههای آسانتری برای افزایش نمره در نظام رتبهبندی وجود دارد چرا باید برای یادگیری و اجرای اقدامپژوهی، وقت و هزینه خود را صرف کنیم؟ بهطور کلی همه میدانیم که رتبهبندی دلیل موجهی برای نشان دادن توانایی ما در رشد و بهسازی و کسب شایستگی تخصصی است اما این مقاله حقایق بیشتری را درباره اقدامپژوهی آشکار میکند که میتواند در توجیه ضرورت یادگیری و اجرای اقدامپژوهی، در این مقطع زمانی، مهم و برانگیزنده باشد. اجرای اقدامپژوهی به شما کمک خواهد کرد تا هم در ارزیابیهای عملکرد کنونی و بعدی، امتیازهای لازم را داشته باشید و هم احساس بهتری از رشد را تجربه کنید. اگر مایل بودید بعد از مطالعه این مقاله، تجربه، نظر، و پیشنهاد خودتان را با ما در میان بگذارید.
در دنیا، شایستگیهای زیادی وجود دارد که همه باید به آنها دسترسی داشته باشند. برای مثال انضباط و وقتشناسی یک رفتار مورد انتظار از همه نیروهای انسانی است که خواه در ایران یا خارج کشور، و یا برای معلم و غیر معلم، یک شایستگی ضروری است. لزومِ داشتنِ شایستگیهای عمومی برای نیروهای انسانی، آنقدر بدیهی است که اگر کسی آن را نداشته باشد، مورد بازخواست قرار میگیرد اما نمیتوانیم به کسی به خاطر داشتنِ آنها پاداش بدهیم.
با مرور آییننامه رتبهبندی، مشخص میشود که برخی شایستگیهای قابل اندازهگیری در فرد از قبل وجود دارند که در گروه شایستگیهای «عمومی» سازماندهی شده است؛ اما شایستگیهایی هستند که فرد باید آنها را در خود به وجود آورد که در گروه شایستگیهای «تخصصی» قرار میگیرند. برای مثال از جمله شایستگیهای عمومی، در آییننامه، «رعایت و تمکین به قوانین و مقررات» و از جمله شایستگیهای تخصصی «تالیف و تدوین کتاب و مقاله» است.
یکی از شایستگیهایی که در گروه شایستگیهای تخصصی قرار دارد، «پژوهشهای مرتبط با بهبود عملکرد شامل اقدامپژوهی» است. شایستگیهایی تخصصی، به نسبت شایستگیهای عمومی این امتیاز باارزش را دارد که چیزی را به سرمایه انسانی ما میافزاید. اقدامپژوهی، یک شایستگی تخصصی است که فارغ از رتبهبندی، هر معلم، به عنوان یک حرفهای باید آن را در اختیار داشته باشد. اما اگر قبلاً برای گروهی از معلمان، امکان و فرصت یادگیری مهارت اقدامپژوهی وجود نداشته است، رتبهبندی باید بتواند این انگیزه را ایجاد کند که هر معلم، مهارت آن را بیاموزد و با انجام اقدامپژوهی، پیشرفت حرفهای امروز و فردای خود را تضمین کند.
ما با کسب و استفاده از شایستگیهای تخصصی، میتوانیم به عنوان یک حرفهای شناخته شویم و از بابت داشتن آن، انتظار پاداش داشته باشیم. حالا که رتبهبندی انگیزهای برای نشان دادن تواناییهای خود به جامعه را به ما داده است، شرط منطق این است که تا جای ممکن شایستگیهای تخصصی را در خود ایجاد کنیم و افزایش دهیم. با دقت بررسی کنید که از میان شایستگیهای تخصصی، کدامها نقش میانجی و یا وسیلهای برای پیشرفتِ ما در سایر شایستگیها را دارند؟ با تشخیص شایستگیهای تخصصی که میتوانند نقش ابزار و میانجی رشد در شایستگیهای دیگر را ایجاد کنند، دستاوردهای خود را چند برابر کردهایم. در ادامه نشان خواهیم داد که چرا اقدامپژوهی، یک وسیله راهگشا برای موفقیت ما در سایر شایستگیهاست.
معلم میخواهد تا جایگاه او از سوی جامعه بیشتر مورد شناسایی قرار بگیرد و هویت حرفهای او از سوی جامعه و مدیران مورد احترام باشد. همه به سختیهایی که یک معلم تا رسیدن به این جایگاه پشت سر میگذارد و پیچیدگیها و چالشهای شغل معلمی آگاه هستیم و از سوی دیگر اطلاع و باور داریم که در درجه اول این خود معلم است که باید جایگاه خود را بالاتر ببرد و مرز خود را با دیگر مشاغل معین کند. تا این مرز ایجاد و مشخص نشود، نتیجه قابل قبول و مورد انتظاری به دست نمیآید. برای تشخص حرفه معلمی هر یک از معلمان مسئولیت دارند. اولین مسئولیت ما این است که بهترین عملکرد شغلی را داشته باشیم.
چه باید کرد که بتوانیم معلمی توانمند و از این طریق، نیروی اثرگذارتری باشیم؟ در پاسخ به این سوال، به نکات ارزشمندی که سالها پیش یکی از معلمان شرکتکننده در یکی از دورههای آموزشی «اقدامپژوهی» داده است بسنده میکنیم:
“معلم … این پتانسیل رو داره که مسائلی که بهشون بر میخوره رو حل کنه … و حل مسئله یک اعتماد بهنفس و قدرت قابل قبولی به معلم میده که دیگه منفعل بودن رو ازش میگیره، به مرور با نتایج منحصر بهفردی که هر معلم به تنهایی میتونه بهدست بیاره، اون رو به رهبر بینظیر کلاس و محل کارش تبدیل میکنه و ما میدونیم اونجایی که خبری از عبثگرایی و منفعل بودن نیست، حرفهایگرایی و سلامت جو سازمانی بهوجود آمده… این بزرگترین قدمی هست که میتونیم برای رضایت شغلی و تحول از دل آموزش و پرورش برداریم. حالا معلم چطور به این نگرش برسه؟ چطور این مهارت رو بهدست بیاره؟ با یادگیریِ «اقدامپژوهی»، که خب میدونیم تئوری و نوشتههای زیادی توی سایتها هست ولی هیچکدوم به ما قدرت تشخیص میده؟ نه! … نیاز داریم کسی این مهارت رو عملیاتی بهمون یاد بده و همزمان شیوه تفکر کردن رو هم تو این مسیر یاد بگیریم”.
به نظر من که دهها سال در دورههای ضمن خدمت، کارگاهها، و سخنرانیها، با معلمان در ارتباط بودهام این نتیجه کاملا روشن است که هیچ صدایی برای معلم رساتر از این نخواهد بود که با تبدیل خود به یک فرد حرفهای که هر کسی بلد نیست و نمیتواند ادای آن را در بیاورد، جایگاه خود را در جامعه و در نزدِ مردم و مدیران تاثیرگذار بالاتر ببرد.
برای حرفهای شدن باید حرفهای فکر و رفتار کرد و مانند یک حرفهای در فرایند تغییر و پیشرفت مداوم قرار داشت. در اینجا آنچه اقدامپژوهی میتواند در فرایند حرفهای فکر و رفتار کردن در اختیار ما قرار دهد را با هم مرور میکنیم:
خوب است خیلی سریع مروری بر مفهوم رشد حرفهای داشته باشیم که ادعا میکنیم اقدامپژوهی میتواند وسیلهای برای آن باشد. رشد حرفهای به انواع مختلفی از تجربههای آموزشی مرتبط با کار نیروی انسانی امروزی اشاره دارد. به بیان ساده، بسیاری از افراد در طیف گستردهای از حرفهها و مشاغل، باید به طور دایم دانش و مهارتهای جدیدی را بیاموزند و به کار ببرند که عملکرد آنها را در شغل بهبود بدهد: این اصلیترین نشانه حرفهای بودن یک فرد است. توسعه حرفهای در خدمت هدفهای بلند و آیندهمحور در شغل هر فرد است. در آموزش و پرورش رشد و بهسازی به معلمان در درک خود و روش تدریس کمک میکند. رشد و توسعه حرفهای را نباید به عنوان یک وظیفه اداری تصور کرد، بلکه باید به عنوان یک طرح و کوشش بلندمدت با هدف بهبود عملکرد تخصصی برای موفقیت تحصیلی دانشآموزان در نظر گرفت. هیچ معلمی در هیچ جای دنیا، به جز از راه کمک به دانشآموزان خود برای موفقیت تحصیلی، به یک معلم سرآمد تبدیل نخواهد شد.
برای پاسخ به این سوال که آیا اقدامپژوهی به توسعه حرفهای کمک میکند؟ باید بدانیم که از طریق اقدامپژوهی میتوان به یک رویکرد درون به بیرون برای توسعه حرفهای دست یافت. به عنوان مثال، از طریق اقدامپژوهی، مشکلات ناشی از شکاف بین تئوری و عمل برطرف میشود، زیرا معلمان میتوانند هم به عنوان نظریهپرداز و هم به عنوان عاملِ نوآوریهای تدریس خود عمل کنند. به عنوان شاخصی برای این موضوع، در نظر داشته باشید که این معلمان هستند که در نهایت با درک پیچیدگیهای فرایند یاددهی-یادگیری، دنیای مدرسه را تغییر خواهند داد. این نشان میدهد که چگونه تحقیقات معلمان راهی قدرتمند برای آنان است تا مسایل شغلی خود را به روش علمی بررسی و با مشارکت همکاران خود برای بهبود مستمر عملکردشان در کمک به موفقیت تحصیلی دانشآموزان اقدام کنند.
اقدامپژوهی معلم را ملزم میکند تا با درگیر شدن در فرآیند برنامهریزی، اقدام، مشاهده، و تأمل، مسئلهای را که برای مدتی درگیر آن بوده است، بررسی کند. همیشه بهترین راه برای رشد حرفهای هر فردی در هر شغلی، خارج کردن اتکای آن به دیگران و متکی کردن آن به خود است. اقدامپژوهی قویترین ابزار در این راه است.
اگر از نتیجه رتبهبندی خود در این دوره راضی نیستید یا اگر فکر میکنید در شغل معلمی به همه نیازهای شغلی شما پاسخ داده نمیشود، دو راه وجود دارد: یا آن را ترک کنید یا برای بهبود وضعیت خود دست به کاری بزنید. مسلما همه مسایل شغلی با این فرمول حل نخواهد شد اما قاعدهای که تا حد خیلی زیادی به ما کمک میکند این است که: “رشد کنیم”. باید و چارهای بهتر از این نداریم که خود را به بهترین و مطمئنترین روش ممکن به عنوان یک حرفهای معرفی کنیم. اقدامپژوهی در چنین زمینهای است که گرهگشاست.