آموزش‌ صنعتی: آیا در آموزش صنعتی، نیاز به منابع استاندارد علمی دارید؟

دنیا به سرعت در حال تغییر است، به همین دلیل هر کدام از ما در تلاش هستیم که دانش، مهارت و توانایی­ های خود را برای زیستن و موفق بودن در دنیای تغییرپذیر کنونی حفظ کنیم. در فضای رقابتی و پرتلاطمی که شکل گرفته است می­ کوشیم تا نسبت به دیگران بهتر عمل کنیم و دچار خطا در طراحی و اجرای برنامه نشویم. تفاوت فضای امروز با گذشته این است که اگر در این دریای موّاج و پرتلاطم اشتباه کوچکی مرتکب شویم، امکان جبران بسیار کم و احتمال غرق شدن و شکست خوردن، بیشتر از گذشته است.

به نظر شما بهترین راه برای اینکه صنعت­مان را از چنین خطری ایمن نگه داریم چیست؟ پاسخ به چنین پرسشی از این بابت دشوار است که می ­توان پاسخ­های بسیار متنوع، از زاویه­ های خاصی به آن داد. با وجود این دشواری، به اتکای هدف و عنوان این مقاله، معتقدیم که هر شرکتی در صورتی در دریای موّاج و پُر رقابت امروز، کشتی خود را با اطمینان به پیش خواهد راند که بتواند منابع علمی و اطلاعات بیشتر، کمیاب­تر، و مفیدتری در اختیار داشته باشد و بخشی از آن را برای عرضه به جهان پیرامون‌ خود مورد استفاده قرار دهد.

به نظر شما چه چیزی بیشتر از همه می‌تواند ما را در رسیدن به اثربخشی شرکت و کارایی حرفه‌مان یاری کند؟ چه چیزی می‌تواند سبب برتری مزیت رقابتی شرکت ما، و منحصربه فرد بودن کارمان نسبت به دیگران شود؟ از نگاه «پردیس توسعه انسانی»، به طور مشخص، آموزش اثربخش مطمئن­ ترین راه­ در به ثمر رسیدن این هدف بزرگ است. اطمینان از وجود «منابع علمیِ» مرتبط و متناسب با هدف ­های دوره آموزشی، وجود یکی از مهم­ترین عناصر سازنده «آموزش اثربخش» را تضمین می ­کند.

این مقاله بیشتر از همه می ­تواند به ترتیب برای گروه­ های زیر مناسب باشد:

–         کارشناسان مدیریت و توسعه منابع انسانی
–         مدیران
–         دانشجویان

اهمیت منابع علمی در آموزش صنعتی برای چیست؟

مديران پیشگام باور دارند، براي اينكه نيرويي «خوب» كار كند، بايد «خوب» آموزش ببیند! در آموزش ­های صنعتي از لزوم استانداردسازی آموزش برای منابع انسانیِ صنعت سخن به میان می ­آید (این مقاله را ببینید). آیا انتظار دارید که آموزشِ استاندارد شده، دارای منابع علمیِ استاندارد هم باشد؟ استاندارد‌سازي منابع مورد استفاده در آموزش­ های سازمانی، با همين قصد انجام مي‌شود تا تضميني براي «آموزش‌هاي خوب ديدن» به عنوان ضامن «خوب عمل كردن» باشد.

در نظر بگیرید که به ­عنوان مدیر یا کارشناس، در یک شرکت صنعتی بزرگ مشغول فعالیت هستید و قصد دارید در سال جدید، با هدفِ افزایشِ احتمال موفقیت در پیاده ­سازی استراتژی شرکت، برای نیروهای انسانی بخش فنی دوره ­های آموزشی متناسب برگزار کنید. اینجا اولین پرسشی که پیش از هر چیزی باید ذهن شما را به خود مشغول ‌کند این است که برای اطمینان از اثربخش و کاربردی بودن این دوره ­ها باید چه کنم؟ دوره باید از چه ویژگی‌های اصلی برخوردار باشد که با توجه به آنها بتوانم صدها فعالیت درشت و ریز از طراحی تا اجرا و ارزشیابی دوره ­ها را به خوبی راهبری کنم؟

پاسخ به این سوال­ ها پیچیده و نیازمند بررسی و ارایه اطلاعات دربارۀ ده ­ها متغیر انسانی و مادی دخیل در هر برنامه آموزشی است. در «پردیس توسعه انسانی» و در این مقاله، یکی از حسّاس ­ترین این متغیرها را معرفی می ­کنیم.

انتظار می ­رود با خواندن این مقاله بتوانید:

–         نقش مهم و کلیدی منابع علمی مورد نیاز برای تدریس در دوره­ های آموزشی را بشناسید و آن را توضیح دهید؛
–         شاخص ­های منابع علمی استاندارد برای برنامه‌های آموزشی صنعت را بدانید؛
–         ویژگی­ های كار در سازمان‌هاي صنعتي که در استانداردسازی منبع دانش برای استفاده به عنوان محتوای یادگیری دوره ­های آموزشی موثر است را بدانید.
 

منظور از منابع علمی چیست؟

به­ طور کلی وقتی صحبت از «علم» (science) می­ کنیم، منظورمان همه علوم در شاخه­ های مختلف آن است. علم با «روشِ علمی» (scientific method) به دست می ­آید و به فهم بشر از خود و جهان پیرامون او کمک می ­کند. در هر شاخه از علوم، برای مثال در مهندسی مواد و متالورژی، بخشی از دستاوردهای علمی، به منابع درسی و آموزشی تبدیل و در دانشگاه­ها و مؤسسات آموزشی با هدف توسعه بیشتر علم مواد و متالورژی تدریس می­شود. بخش مهم دیگری از این دستاوردها، برای کمک به حل مسایل رایج بشر به ­شکل مستقیم جنبه کاربردی پیدا می ­کند و وارد چرخه زندگی روزمره ما می ­شود. در این مقاله منظور ما از «منابع علمی» (scientific resources)، آن بخش از دستاوردهای علوم روز دنیا در هر یک از شاخه­ های علوم مهندسی است که برای کمک به بهبود فرایندها و روندهای تولید و خدمات صنعتی، وارد چرخه زندگی سازمانی می ­شود و اغلب به­ صورت دوره ­های آموزشی در اختیار منابع انسانی شاغل قرار می­ گیرد. وسیله و ابزار این کار، «آموزش» است.

دو تفاوت اساسی در مفاهیم پایه آموزش سازمانی

در همین جا لازم است به دو تفاوت اساسی در برخی مفاهیم مرتبط با این مقاله اشاره کنیم.

1. تفاوت دانش و علم. تفاوت علم با دانش (knowledge) چیست؟ دانش مجموعه اطلاعاتي است كه در نتيجه تعامل با ذهن انسان معنا و مفهوم پيدا مي‌كند. در واقع «دانش» همان تجربه یا اطلاعاتی است که در ذهن بشر شکل می ­گیرد و می­ تواند به دیگران انتقال یابد. «دانش» می ­تواند ماخذ علمی داشته باشد یعنی از مطالعه دستاوردهای علمی حاصل شده باشد. «دانش» از هر ماخذی که گرفته شده باشد، شامل اطلاعات کاربردی و سازماندهی شده ­ای است که می ­توان از آن برای حل مسئله و تصمیم‌گیری استفاده کرد. پس می‌توان گفت «دانش» چارچوبی برای ارزیابی و یکپارچه کردن تجربیات و اطلاعات تازه فراهم می‌کند: این چارچوب در ذهن افرادی شکل می­ گیرد که به آن دانش دست یافته ­اند. در همه برنامه‌هاي آموزشي، «دانش»، عامل پيوستگي عناصر برنامه است.

2. تفاوت آموزش عمومی با آموزش سازمانی. هدف آموزش‌هاي عمومي که در مدرسه ارایه می­ شود، انتقال مجموعه نظم يافته‌اي از اطلاعات مبتنی بر منابع علمی است تا فرد را بر اساس استعداد و ظرفیت شخصی، براي زندگي آماده كند؛ در حالی ­که هدف اصلي از آموزش‌هاي سازمانی این است که به نیروی انسانی کمک کند تا با بهره­ مندی از «منابع علمی» که در دوره به او آموزش داده می ­شود، برای «خوب کار کردن» (کارایی) و برای «کار خوب» (اثربخشی) آماده شود.

برای استانداردسازی منابع علمی در صنعت، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟

با تعریف و تمایزی که بین «دانش» و «علم» داشتیم اکنون می ­دانیم که این دو، پایه آموزش ­هایی است که ما در طول زندگی دریافت می­ کنیم. علم «به شکل نظری» و خالص خود و در قالب نظریه ­ها، در پژوهشگاه ­ها و مؤسسات علمی تولید و در دانشگاه ­ها و مؤسسات آموزشی مورد استفاده قرار می­ گیرد، در حالی­ که از «علم» در آموزش ­های سازمانی، «به شکل کاربردی» استفاده می­ شود. به این دلیل می­ توانیم بگوییم که علم در سازمان یا در میدان عمل، به دانش تبدیل می­ شود و از طریق آموزش سازمانی، «دانش» به نیروهای انسانی انتقال می­ یابد. در آموزش ­های سازمانی، انتخاب نوع و منبع دانش بر اساس آخرین دستاوردهای علمی در حوزه تخصصی هر سازمان، صورت می ­پذیرد. کارشناسان آموزش و توسعه منابع انسانی، هنگام برنامه ­ریزی دوره ­های آموزشی، باید با دقت و وسواس فوق­ العاده ­ای به این انتخاب دست بزنند. انتخاب منبع علمی، باید به طور مستقيم به تناسب «ويژگي‌هاي نيروي انسانی شرکت» و «اقتضائات سازمانی و شغلی» انجام شود. به تناسب این دو ویژگی، منابع علمی با دنیای واقعی زندگی و کار در هم می­ آمیزد و به «منبع دانشی» تبدیل می ­شود.

«منبع دانشي» در دوره آموزشی نقش محتواي یادگیری را بازی می­ کند. محتوای یادگیری يكي از نقاط حسّاس و چالشی در اثربخشی آموزش ­های سازمانی است، زیرا سرنوشت برنامه با آنچه کارمند شما در دوره مي‌آموزد پيوند خورده است. به عنوان مدیر یا کارشناس آموزش و توسعه منابع انسانی باید اطمینان داشته باشید که منبع دانشی مورد استفاده در دوره آموزشی، از استاندارد متناسب برخوردار است. اگر به منبع استاندارد متناسب با مشخصات صنعت خود دسترسی ندارید، یک راه حل، استاندارد کردن دانش ویژه شرکت­تان است.

پیش از تصمیم‌گیری برای استاندارد کردن دانش مورد نیاز برای انتقال به منابع انسانی شرکت، باید به برخی نکات توجه داشته باشید. این ها واقعیت­ هایی است که نادیده گرفتن آنها تبدیل به زمینه بروز اشتباه در انتخاب محتوای یادگیری می ­شود:

  1. پيش‌فرض تلاش براي استانداردسازی هر چيزي، ثبات و پايداري چيزها و پديده‌ها و گرايش به سوي پذيرش امكان «يكدست‌سازي» است.
  2. با وجود اينكه استفاده از استانداردها سبب يك‌دست‌سازي در آموزش­ های سازمانی می‌شود، بر سر اینکه این استانداردها در تمامی برنامه ­ها، دقیقاً باید چه باشند، توافقی وجود ندارد. این نقطه ضعفی برای آموزش ­های سازمانی نیست، زیرا استانداردهای منابع دانشی، تحت تاثیر ساخت دانشی یا منبع علمی در هر برنامه، به تناسب مشخصات شرکت و اقتضائات شغل قرار دارد.
  3. تلاش براي يك‌دست‌سازي، تا حدودی به كاهش ميزان خلاقيت و نوآوري‌ها مي‌انجامد. می ­توان در ترازوی ارزیابی، بین نداشتن استاندارد منبع دانش در دوره آموزشی که منجر به هرج و مرج در فرایند یاددهی-یادگیری می­شود و توجه بیشتر به نوآوری، یکی را انتخاب کرد. ضمن اینکه لزوماً چشم پوشی از استاندارد دانشی، به معنی افزایش نوآوری در دوره نیست.
  4. با توجه به سطح‌بندی و تنوع صنایع، هرچه استانداردسازی منابع دانشی در دوره آموزشی، بزرگتر، یعنی برای پوشش صنایع بیشتری در نظر گرفته شده باشد، احتمال خطا در انطباق آن با شرایط واقعی کار و نیازهای منابع انسانی در هر صنعت، بیشتر خواهد بود.
  5. همبستگي بالايي بين ميزان استاندارد بودن توليد و فعاليت‌هاي مرتبط بدان، با ميزان منابع دانشي استاندارد قابل عرضه در دوره آموزشي وجود دارد.
  6. استانداردها در رابطه با اولويت‌بنديِ كيفيت و كميت مطرح مي‌شوند. در واقع آن‌ها اين اطمينان را به ما می ­دهند كه مي‌توانند با تعيين شاخص‌هاي دقيق، تضمين‌ كننده هم كيفيت و هم كميّت باشند.
  7. اولويت‌ها و ترجيح‌ها در صنعت محلي، ملي، و منطقه‌اي با ساير موارد در مناطق ديگر دنيا يكسان نيست. به علاوه درجه و سرعت تغييرپذيري اين ترجيح‌ها، در هيچ كجا شبیه به هم نيست.
  8. كار در سازمان‌هاي صنعتي و توليدي از تنوع و گستردگي بالايي برخوردار است. اين امر به تنوع زمينه‌هاي كار، فراواني و پيچيدگي وظيفه‌هاي نقش، فراواني و تنوع خواست مشتريان و مراجعان، گوناگوني نيازهاي آموزشي و در نتيجه گستردگي منابع دانشي برنامه‌هاي آموزشي مربوط مي‌شود. در استاندارد سازی منبع دانش برای استفاده به عنوان محتوای یادگیریِ دوره­ های آموزشیِ خود، به این نکته توجه داشته باشید.
  9. ماهيت رقابتي بخش صنعت كه از نياز هميشگي آن به حفظ بازار سر چشمه مي‌گيرد ايجاب مي‌كند كه در هر دوره آموزشی، براي پيشي گرفتن از رقبا در کنار استفاده از منبع دانشی استاندارد، باید مراقب اصل «لزوم نوآوری در آموزش ­های سازمانی» بود.

استاندارد‌های منابع دانش در برنامه‌های آموزشی بخش صنعت برای منابع انسانی

محتوای یادگیری همه آموزش‌هاي مورد نياز منابع/نیروهای انسانی در دو بخش آموزش ­های عمومی و تخصصی، نیازمند ملاحظه استانداردهایی است که می ­توان آنها را در قالب استاندارد‌های 6 گانه زير قرار داد. این استانداردها لزوماً دارای مضمون فنی و مهندسی نیستند اما باید در همه آموزش ­ها، از جمله آموزش ­های صنعتی در نظر گرفته شوند.

1.استاندارد‌های مفهومی. به این معنا که آموزش سازمانی لازم است تا در آغاز، نیروی انسانی را با فلسفه و مفاهيم اصلي مربوط به آموزش آشنا كند؛ با این هدف که آنان درك درستي از ماهيت و عمل نظام‌هاي صنعتی و توليدات صنعتی داشته باشند؛ شرايط اوليه استفاده از فناوري را بدانند؛ و خودشان حائز آن شرايط باشند.

2. استاندارد‌هاي اجتماعی، اخلاقی، انسانی. به این معنا که نیروهای انسانی بتوانند با جنبه‌هاي نرم (گرايش‌ها، مسئوليت‌ها، و چشم‌اندازهاي حرفه‌اي) آموزش‌هاي خود آشنا شوند: با این هدف که مسايل اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي مرتبط به صنعت را درك كنند؛ به استفاده مسئولانه از نظام‌هاي فني، اطلاعات، و نرم افزار‌ها بپردازند؛ در خود گرايش مثبتي نسبت به فناوري مورد استفاده‌شان پديد آورند؛ و نوعي تعهد شغلي نسبت به بهبود در جنبه‌هاي فني و مهارتي شغل پیدا کنند.

3. استاندارد‌هاي بهره‌وری. به این معنا که آموزش با انتخاب ابزار مناسب به رشد خلاقيت و يادگيري در حد تسلط نیروهای انسانی به منظور ارتقاي درجه بهره‌وري‌هاي فني و مهندسی آنان كمك كند. با در نظر گرفتن این استاندارد، نیروهای انسانی از طریق آموزش، براي اثرگذاری بر افزایش تولید و کاهش ضایعات، و بهبود ضریب بهره ­وری شرکت آماده می­ شوند.

4. استاندارد‌هاي مربوط به ارتباطات. منظور از استاندارد‌هاي ارتباطات این است که آموزش فرصت گسترش دامنه تعامل نیروها با يكديگر به منظور توليد دانش فنيِ گروهي را در اختيار آنان قرار دهد؛ با این هدف که نیروهای انسانی از فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات، برای اشتراک دانش، و ایجاد پیوند به روش ­های حضوری و یا از راه دور براي تعامل با همتايان، متخصصان و ساير مخاطبان استفاده کنند.

5. استاندارد‌های پژوهش. منظور از استاندارد‌هاي پژوهش این است که آموزش با كمك به شكل‌گيري نگرش سيستماتيك در پردازش‌هاي اطلاعاتي و بهره ­مندی از روش ­های علمی برای حل مسایل شغلی و حرفه ­ای، نیروهای انسانی را در ترکیب كار با پژوهش ياري كند. به کمک چنین ترکیبی، منابع انسانی قادرند تا به منظور استقرار، ارزشيابي، و جمع‌آوري اطلاعات، از منابع گوناگون برای پردازش داده‌ها و ارايه گزارش پژوهش، به منظور حل مسئله یا بهبود کار خود، استفاده كنند.

6. استاندارد‌های مربوط به حل مسئله و تصميم‌گيری. به این معنا که آموزش سازمانی باید امكان یادگیری و تسلط بر چگونگیِ استفاده از روش حل مسئله در تسهیل و بهبود فرایند تولید را تقويت كند.

باهم‌آموخته‌های پردیسانه

در این مقاله آموختیم که:

  1. انتخاب منبع علمی به عنوان مبنای دانشی دوره، و در نظر گرفتن پیش­ فرض‌ها برای استانداردسازی محتوا پیش از کلید زدن دوره آموزشی منابع انسانی در بخش صنعت، امری حیاتی و مهم برای بالا بردن اطمینان از ارایه یک آموزش «خوب» است.
  2. آموزش‌های عمومی و آموزش‌های تخصصی فنی در کنار یکدیگر به استانداردسازی منابع دانشی برنامه‌های آموزشی بخش صنعت کمک می‌کنند.

در تهیه این مقاله از منــابع زیر استفاده شده است:

آهنچيان، محمدرضا (1393). برنامه ­ریزی نیروی انسانی. جزوه منتشر نشده: دانشكده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسي مشهد.

نهاوندی، بیژن و یزدانی، فرزانه (1399). اندازه‌گیری عملکرد منابع دانشی بر اساس رویکرد ترکیبی کارت امتیازی متوازن BSC) ) و روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره. گزارش علمی گروه مهندسی صنایع دانشگاه غیردولتی خاتم.

Sallies, E and Jones, G. )2002(. Knowledge management in education. London Kogan Page.        

Henry, M. Lingard, B. Rizvi, F. and Taylor, S. )2001(. The OECD, Globalization and Education policy. Paris, UNESCO by Pergamon.

خانم فاطمه طالبیان شریف
تولید کننده محتوی:
فاطمه طالبیان شریف
پردیس توسعه انسانی
این اثر مشمول قانون حق مالکیت معنوی و استفاده از محتوای آن بدون اجازه پردیس توسعه انسانی غیرقانونی است.

دیدگاهتان را بنویسید

جدید‌ترین‌ های پردیس

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

چگونه می‌توانیم از علم آینده‌پژوهی، برای ساختن آینده خود استفاده کنیم؟

عادت‌هایت را اینگونه بشناس

روی پای خودت به هر چی می‌خوای برس

این داستان: توسعه منابع انسانی به روش مربی پرورش اندام

51 شاخص، تعریف، مصداق، و سوالِ مصاحبه استخدامی

پردیس در شبکه اجتماعی

Translate »